خودسوزی زنان در کردستان ـ ۲
خودسوزی زنان در کردستان ـ ۲
بغض گلویش را پاره میکرد سینه اش آشوب بود تصمیم بزرگی در ذهنش خطور میکرد از یک سو میترسید و از سوی دیگر، هر بار که به کودک سه ساله اش مینگریست تمام دنیا روی سرش خراب میشد برای اخرین بار با تمام وجودش کودکش را در آغوش می فشارد.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
بغض گلویش را پاره میکرد سینه اش آشوب بود تصمیم بزرگی در ذهنش خطور میکرد از یک سو میترسید و از سوی دیگر، هر بار که به کودک سه ساله اش مینگریست تمام دنیا روی سرش خراب میشد برای اخرین بار با تمام وجودش کودکش را در آغوش می فشارد.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۲۲۴
۰۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.