اینکه گفتی بی تو آنجا مانده ام تنها که چه

اینکه گفتی: ‹‹بی تو آنجا مانده ام تنها›› که چه؟!

‹‹بارها دیدم تو را در عالم رؤیا›› که چه؟

 

اینکه گفتی: ‹‹در تمام شهرها چشمم ندید -

مرد خوبی مثل تو در بین آدمها›› که چه؟!

 

بودنت وقتی نیازم بود پیدایت نبود!

بعد از این مدت نبودن؛ آمدی اینجا که چه؟!

 

راز ما لو رفته و شهری شد از آن باخبر!

آنچه بوده بینمان را می کنی حاشا که چه؟

 

پاکی مریم مگر از چهره اش پیدا نبود؟!

بعد ناپیدایی ات حالا شدی پیدا که چه؟

 

من که گفتم بر نخواهم گشت دیگر هیچ وقت!

آمدی دنبال من تا این سر دنیا که چه؟

 

من که دیوار قطوری دور قلبم ساختم

پشت چشم از عشوه نازک می کنی، حالا که چه؟!

 

 

# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۲)

هرکسی عاشق شود کارش به عصیان می کشدعشـق آدمهـای ترسـو را به ...

سلام ، صبح همگی بخیر ...

جنگلی سبزم ولی کم کم کویرم می کنیمن میانسالم ؛ تو داری زود پ...

مثل بیماری که بالاجبار خوابش می برد  مرد اگر عاشق شود، دشوار...

شش ماه از آن شبِ عمیق گذشته بود. آن اعتراف، آن بوسه‌ی پیمان،...

شش ماه از آن شبِ عمیق گذشته بود. آن اعتراف، آن بوسه‌ی پیمان،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط