آن سوی مذاکرات یادداشت روز
آن سوی مذاکرات !(یادداشت روز)
1- خدا بر درجات امام راحلمان- رضوانالله تعالی علیه- بیفزاید، ایشان علاقه و ارادت ویژهای به شهید مدرس داشت و بارها به فرازهای سرنوشتسازی از مواضع آن شهید بزرگوار- که این روزها سالگرد شهادت اوست- اشاره و استناد میکرد و از جمله میفرمود؛ جمعی از روستاییان به دادخواهی نزد شهید مدرس رفته و گلایه کرده بودند که خان منطقه در مقابل خودداری ما از پذیرش زورگوییها و غارتگریهای وی، تعدادی از گماشتگان و چماقداران خود را به روستا فرستاده و آنان با چوب و چماق بر سرمان ریخته و مضروب و مجروحمان کردهاند و از شهید مدرس که در آن هنگام یکی از نمایندگان پرنفوذ مجلس شورای ملی و مجتهدی صاحبنام بود تقاضا کرده بودند برای تنظیم و پیگیری شکایت علیه خان و دار و دسته چماقدارش به آنان کمک کند. مرحوم مدرس در پاسخ گفته بود؛ وقتی ظلم و زورگویی خان را دیدید، چرا دست روی دست گذاشتید و صبر کردید تا آنها بر سرتان بریزند که حالا در پی شکایت از آنان باشید؟! باید شما برسر گماشتگان خان میریختید و آن مزدوران را میزدید و مجروح میکردید تا آنها بهدنبال شکایت از شما باشند (نقل به مضمون).
2- وقتی در جریان جنگ تحمیلی، ناوهای آمریکایی برای مقابله با ایران اسلامی و پشتیبانی از ارتش صدام عازم دریای عمان و خلیج فارس شدند، حضرت امام(ره) در جمع مسئولان نظام که به مشورت نزد ایشان رفته بودند، فرمود؛ اگر به من باشد، اولین ناو آمریکایی را که وارد خلیج فارس شود، با موشک نابود خواهم کرد. این پیشنهاد حضرتامام(ره)- البته با کسب اجازه از خود ایشان- عملیاتی نشد و نهایتاً کار به آنجا کشید که باز هم، چارهای جز حمله موشکی به ناوهای آمریکایی نبود... اقدامی که اگر به پیشنهاد امام راحل(ره) از ابتدا و پیشدستانه انجام میگرفت به یقین نتیجه مؤثرتری داشت.
3- مرحوم احسان طبری میگفت؛ باد ابرقدرتی شوروی- دقیقا با همین تعبیر- هنگامی خوابید که خروشچف- رئیسجمهور وقت شوروی سابق- در خلیج خوکها(کوبا) در مقابل تهدید جانافکندی- رئیسجمهور وقت آمریکا- عقبنشینی کرد و آمریکا را به پیشروی گام به گام بیشتر تشویق کرد. طبری میگفت؛ ولی حضرت امام(ره)، بعد از تسخیر سفارت آمریکا و در حالی که توان نظامی و اقتصادی ایران با آمریکا قابل مقایسه نبود، «رمزی کلارک» فرستاده ویژه کارتر را که برای مذاکره عازم ایران بود، از فرازآسمان ترکیه مجبور به بازگشت کرد و از آن هنگام بود که ادعای ضدامپریالیست بودن شوروی را مصادره و به واقعیت ضدامپریالیست بودن جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد.
4- سال 1975- 1354- یاسر عرفات رهبر جنبش ساف که برای سخنرانی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد دعوت شده بود، در حالی که یک شاخه زیتون به نشانه صلح! در یک دست و یک تفنگ به نشانه مقاومت در دست دیگر داشت، پشت تریبون رفت و اعلام کرد برای احقاق حق مردم فلسطین، مقاومت مسلحانه و صلح - بخوانید سازش- را در هم آمیخته است. همان روز یک سناتور آمریکایی گفت؛ وقتی شاخه زیتون را در دست ابوعمار دیدیم، متوجه شدیم که تفنگ او نیز فشنگ ندارد! چرا که فلسطین در اشغال صهیونیستها بود و شاخه زیتون نمیتوانست جز آمادگی یاسر عرفات برای وانهادن- دستکم- بخشی از خاک فلسطین اشغال شده مفهوم دیگری داشته باشد.
5- چند سال قبل- در دهه 70- وقتی سفیران کشورهای اروپایی در پی ادعای واهی دادگاه میکونوس و به حالت اعتراض خاک ایران را ترک کرده و به کشورهای خود بازگشتند، بر خلاف انتظاری که داشتند این حرکت آنان با بیاعتنایی رهبر معظمانقلاب روبرو شد که حضور و عدم حضور آنها را بیتفاوت ارزیابی کرده بودند. چند ماه بعد، کشورهای اروپایی که با موضع مقتدرانه حضرت آقا روبرو شده بودند، اعلام کردند سفرای آنها قصد بازگشت به ایران دارند و رهبر معظم انقلاب، ضمن موافقت با بازگشت سفرای اروپایی که شکست هیمنه آنان را در پی داشت، تاکید فرمودند که سفیر آلمان فعلا حق بازگشت ندارد و باید آخرین سفیری باشد که به وی اجازه بازگشت میدهیم.
6- در فروردین ماه 92 و در حالی که نتانیاهو درباره حمله نظامی به ایران رجزمیخواند، رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر غلطی از آنها - صهیونیستها - سر بزند، جمهوری اسلامی ایران، تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد. ایشان دو سال قبل از آن، در بهمنماه 1390 نیز به صراحت اعلام کرده بودند که «ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم و نتیجهاش هم پیروزی جنگ 33 روزه و پیروزی جنگ 22 روزه بود. بعد از این هم هر جا، هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند ما پشتسرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم.»
... و دهها و صدها نمونه مشابه دیگر که هرگز در حد سخن باقی نمانده و به عمل درآمده است.
7- یک اصل پذیرفته و بارها
1- خدا بر درجات امام راحلمان- رضوانالله تعالی علیه- بیفزاید، ایشان علاقه و ارادت ویژهای به شهید مدرس داشت و بارها به فرازهای سرنوشتسازی از مواضع آن شهید بزرگوار- که این روزها سالگرد شهادت اوست- اشاره و استناد میکرد و از جمله میفرمود؛ جمعی از روستاییان به دادخواهی نزد شهید مدرس رفته و گلایه کرده بودند که خان منطقه در مقابل خودداری ما از پذیرش زورگوییها و غارتگریهای وی، تعدادی از گماشتگان و چماقداران خود را به روستا فرستاده و آنان با چوب و چماق بر سرمان ریخته و مضروب و مجروحمان کردهاند و از شهید مدرس که در آن هنگام یکی از نمایندگان پرنفوذ مجلس شورای ملی و مجتهدی صاحبنام بود تقاضا کرده بودند برای تنظیم و پیگیری شکایت علیه خان و دار و دسته چماقدارش به آنان کمک کند. مرحوم مدرس در پاسخ گفته بود؛ وقتی ظلم و زورگویی خان را دیدید، چرا دست روی دست گذاشتید و صبر کردید تا آنها بر سرتان بریزند که حالا در پی شکایت از آنان باشید؟! باید شما برسر گماشتگان خان میریختید و آن مزدوران را میزدید و مجروح میکردید تا آنها بهدنبال شکایت از شما باشند (نقل به مضمون).
2- وقتی در جریان جنگ تحمیلی، ناوهای آمریکایی برای مقابله با ایران اسلامی و پشتیبانی از ارتش صدام عازم دریای عمان و خلیج فارس شدند، حضرت امام(ره) در جمع مسئولان نظام که به مشورت نزد ایشان رفته بودند، فرمود؛ اگر به من باشد، اولین ناو آمریکایی را که وارد خلیج فارس شود، با موشک نابود خواهم کرد. این پیشنهاد حضرتامام(ره)- البته با کسب اجازه از خود ایشان- عملیاتی نشد و نهایتاً کار به آنجا کشید که باز هم، چارهای جز حمله موشکی به ناوهای آمریکایی نبود... اقدامی که اگر به پیشنهاد امام راحل(ره) از ابتدا و پیشدستانه انجام میگرفت به یقین نتیجه مؤثرتری داشت.
3- مرحوم احسان طبری میگفت؛ باد ابرقدرتی شوروی- دقیقا با همین تعبیر- هنگامی خوابید که خروشچف- رئیسجمهور وقت شوروی سابق- در خلیج خوکها(کوبا) در مقابل تهدید جانافکندی- رئیسجمهور وقت آمریکا- عقبنشینی کرد و آمریکا را به پیشروی گام به گام بیشتر تشویق کرد. طبری میگفت؛ ولی حضرت امام(ره)، بعد از تسخیر سفارت آمریکا و در حالی که توان نظامی و اقتصادی ایران با آمریکا قابل مقایسه نبود، «رمزی کلارک» فرستاده ویژه کارتر را که برای مذاکره عازم ایران بود، از فرازآسمان ترکیه مجبور به بازگشت کرد و از آن هنگام بود که ادعای ضدامپریالیست بودن شوروی را مصادره و به واقعیت ضدامپریالیست بودن جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد.
4- سال 1975- 1354- یاسر عرفات رهبر جنبش ساف که برای سخنرانی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد دعوت شده بود، در حالی که یک شاخه زیتون به نشانه صلح! در یک دست و یک تفنگ به نشانه مقاومت در دست دیگر داشت، پشت تریبون رفت و اعلام کرد برای احقاق حق مردم فلسطین، مقاومت مسلحانه و صلح - بخوانید سازش- را در هم آمیخته است. همان روز یک سناتور آمریکایی گفت؛ وقتی شاخه زیتون را در دست ابوعمار دیدیم، متوجه شدیم که تفنگ او نیز فشنگ ندارد! چرا که فلسطین در اشغال صهیونیستها بود و شاخه زیتون نمیتوانست جز آمادگی یاسر عرفات برای وانهادن- دستکم- بخشی از خاک فلسطین اشغال شده مفهوم دیگری داشته باشد.
5- چند سال قبل- در دهه 70- وقتی سفیران کشورهای اروپایی در پی ادعای واهی دادگاه میکونوس و به حالت اعتراض خاک ایران را ترک کرده و به کشورهای خود بازگشتند، بر خلاف انتظاری که داشتند این حرکت آنان با بیاعتنایی رهبر معظمانقلاب روبرو شد که حضور و عدم حضور آنها را بیتفاوت ارزیابی کرده بودند. چند ماه بعد، کشورهای اروپایی که با موضع مقتدرانه حضرت آقا روبرو شده بودند، اعلام کردند سفرای آنها قصد بازگشت به ایران دارند و رهبر معظم انقلاب، ضمن موافقت با بازگشت سفرای اروپایی که شکست هیمنه آنان را در پی داشت، تاکید فرمودند که سفیر آلمان فعلا حق بازگشت ندارد و باید آخرین سفیری باشد که به وی اجازه بازگشت میدهیم.
6- در فروردین ماه 92 و در حالی که نتانیاهو درباره حمله نظامی به ایران رجزمیخواند، رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر غلطی از آنها - صهیونیستها - سر بزند، جمهوری اسلامی ایران، تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد. ایشان دو سال قبل از آن، در بهمنماه 1390 نیز به صراحت اعلام کرده بودند که «ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم و نتیجهاش هم پیروزی جنگ 33 روزه و پیروزی جنگ 22 روزه بود. بعد از این هم هر جا، هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند ما پشتسرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم.»
... و دهها و صدها نمونه مشابه دیگر که هرگز در حد سخن باقی نمانده و به عمل درآمده است.
7- یک اصل پذیرفته و بارها
- ۸.۷k
- ۱۱ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط