چادرت را تو بیاندازشده زندانت

چادرت را تو بیانداز،،شده زندانت/
من فدای لب زیبای تو ؤ خندانت /
عشوه ات کشت مرا زهر هلاهل دارد/
اگر این گوشه بیفتد زلب دندانت/
#حبیب_الله_هاشمی
دیدگاه ها (۳)

خورشید دوباره با نوید آمده استاز پنجره ی  ابر سپید آمده استب...

تا ابد در شعرهایم بوی باران میدهی وصف آن دلدادگی در جمع یارا...

گاهی توکل متوکل به هادی است . . .

«معشوق سابق» پارت شصت و سه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط