فیلسوفی لطیفهای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندید

فیلسوفی لطیفه‌ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
بعد از چندلحظه او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.
او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت: وقتی نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید...!؟؟

گذشته را فراموش کنید و با آن آینده را بسازید به جای افسوس خوردن...
دیدگاه ها (۱)

امیرالمومنین امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند : در حضور هفت گ...

انسان های موفق و خوشبخت ، لحظه را زندگی میکنند.نه بخاطر گذشت...

کسیکه اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند!همانند کسـی...

اگرآتش میدانست که سرانجامش خاکستر است،هرگز با اینهمه غرور زب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط