هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعاکن گره ی تازه نیفزاید عشق
قایقی درطلب موج به دریا زد ورفت
باید از مرگ نترسید اگر باید عشق
عاقبت راز دلم را به زبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد شاید عشق
شمع روشن شد و پروانه به آتش بسوخت
میتوان سوخت اگر امر بفرماید عشق 
پیله ی رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت ،به پروانه نمی آید عشق 
فاضل نظری
دیدگاه ها (۱)

❤❤با تیشه خیال تراشیده ام تو رادر هر بتی که ساخته ام دیده ام...

❤❤همواره می ستایمت،تو را که بر بلندای قله ی عشق،گیسوان احساس...

مگو در ڪوی او شب تا سحر بهر چه می‌گردیڪه دل گم کرده ام آنجا ...

دوستمان ندارندولی نگه مان میدارند!عجیب است!درحد یک دوست معمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط