برای جهاد، معطل اجازه نماند...

اوایل سال 1393 از مسئولان درخواست اعزام کرد ولی نپذیرفتند برای همین با ویزای شخصی به عراق رفت؛ پس از 6 ماه ماند دوباره بازگشت...
برای بار دوم که خواست برود تا مرز چزابه بدرقه ‌اش کردم.
گفت: بیا خداحافظی کنیم برادر حلالم کن شاید همدیگر را نبینیم، گفتم ان‌شالله برمی‌گردی
گفت: تمام قدرت داعش در تکریت جمع شده، شاید برگشتی نباشد؛ این حرف را که زد یخ کردم انگار که از شدت ناامیدی دست و پایم بی‌ حس شد، باورم شد که دیگر او را نمی بینم
گفت: مراقب زینبم باش. دختر و همسرم را مراقبت کن.
گفت: این فرصتی که برای دفاع از اسلام پیش آمده، شاید دیگر تکرار نشود، شاید جهادی نباشد که بشود خود را به قافله شهدای کربلا رساند؛
کار و همت علی در مجاهدت، جرأت می ‌خواست و مردانگی او برترین راه را برای رسیدن به خدا انتخاب کرد.

✍🏻 آری... شهادت، معطل من و تو نمےماند، من و تو اگر سرباز امام زمان نشویم، ایشان آنقدر فدایی دارند که شاید نوبت به ما نرسد😔


راوی برادر #شهید_علی_معینات
#شهید_مدافع_حرم
سالروزشهادت
#امام_زمان
#شهدا

زیلینک
https://zil.ink/Shahiidsho
دیدگاه ها (۰)

شهید مدافع حرمی که همرزم صیاد و چمران بود

منتظران شهادت، راهمان را ادامه می دهند

فقط یک درخواست از ملت دارم...

جز استخوان هایش، تمام بدنش سوخت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط