از آن شب بارانی

از آن شب بارانی

تا همین حالا

دقیقا یک عمر و سه دقیقه می گذرد…

می بینی؟

حسابش را دقیق دارم!

یادش بخیر…

یک عمر و سه دقیقه ی پیش

همین موقع!

دست هایم پر از تو بود...

#تصویر-متحرک


#F


@,,,,D
دیدگاه ها (۱۳)

مثلأ من فصل بهارم الکیمثلأ کنج دلم غصه ندارم الکیبه خودم میر...

ﺧـــــــﺪﺍجونم?!!? ﻣﮕــــــــﻪ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾــــــﺪﯼ ﺗﺎﺑﻨﺪﻩ ...

من که شاعر نیستم تا عاشق شعرم شویمن فقط یک عاشقم بگذار تا شع...

شانه هایت را بیاور شانه کم آورده امیک بغل دلواپسی یک سینه غم...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

گل قرمز و اسلحهاز زبان راوی: دازای نُوا رو آورد چویا با چشما...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت نهم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط