چندان که تو را جفا بود با من
چندان که تو را جفا بود با من
از دست غمت نمی کشم دامن
ای کاش تو نیز با خبر بودی
کان چشم سیه چه می کند با من
من دل به بلا سپرده ام یا تو؟
تو ترک وفا نموده ای یا من؟
بازآ که به دامنت بیاویزم
با چشم و دلی پر از تمنا من
دور از تو به تنگنای تنهایی
بنشسته، در انتظار فردا من
جز رنج و ملال و درد و ناکامی
با این که ندیده ام به دنیا من،
دیدار تو را به جان و دل مشتاق
تنها منم ای امید! تنها من.
از دست غمت نمی کشم دامن
ای کاش تو نیز با خبر بودی
کان چشم سیه چه می کند با من
من دل به بلا سپرده ام یا تو؟
تو ترک وفا نموده ای یا من؟
بازآ که به دامنت بیاویزم
با چشم و دلی پر از تمنا من
دور از تو به تنگنای تنهایی
بنشسته، در انتظار فردا من
جز رنج و ملال و درد و ناکامی
با این که ندیده ام به دنیا من،
دیدار تو را به جان و دل مشتاق
تنها منم ای امید! تنها من.
- ۷۹۰
- ۱۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط