خوابم نم برد

خـوابَم نِمے بَــرَد
بِه هَمـه چیز فِکر کَـرده اَم
بیشتَر بِه تُــو
وَ می دانَــم کِه خوابــے
وَ قَبل اَز بَسته شُدَن چَشــم هآیَـتــــ
بِه هَمه چیــز فِکــر کَرده ای
جُـــز مَـ ن!!!
دیدگاه ها (۱)

تنها چیزی که در زندگیم به صورت تخصصی بهش تسلط دارم… انتخاب آ...

یکـ نگاهتـ ....به منـ آموختـ که....درحرفـ زدن....چشم ها....ب...

وقتی کســـــی در کنـــــــارت هست خوب نگــــــاهش کــــن بــ...

نــــــــــــه هوا سرد نیست سرمای کلامت، دیوانه ام میکند بی ...

ماهی سیاه کوچولو گفت نه مادر من دیگر از این گردش‌ها خسته شده...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط