در آینه به خودم نگاه کردم

در آینه به خودم نگاه کردم.
تا به حال که مراعات همه چیز را کرده بودم نتیجه ای که می خواستم نگرفته بودم.
پس چه خوب که برای یک بار هم شده نگران معیارهای تعریف شده نباشم.
باید دل به دریا زد.
جمله ای در جایی خوانده بودم که « من از اشتباهاتم رضایت بیشتری دارم چون انتخاب خودم هستند»
من از این حرف زدن و بودن کنار او حس خوبی داشتم ،حتی اگر اشتباه بود.

رمان کنج بهشت_تکین حمزه لو
دیدگاه ها (۷)

دیزی: تو که میدونی نمیتونیم باهم باشیم، چرا نمیری؟!گتسبی: می...

خب آدمی ست دیگردلش تنگ می‌شودحتی برای کسی که دو ساعت پیش برا...

عـــــــــاااالیه↓وقتی یکی باهاتون درد دل میکنه و از شکست عش...

به هر حال هر رابطه ای ممکن است تمام شود! هیچ تضمینی نیست که ...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط