🌹 شهیدی که در پرورشگاه بزرگ شد
🌹 #شهیدی_که_در_پرورشگاه_بزرگ_شد
.
▪️اسمشسیف اله شیعه زاده بود.متولد سال ۱۳۴۸ محمودآباد مازندران,روستای ولم.۵ بردار و خواهر بودن.دو ساله که بود مادرش را از دست داد و پدرش ازدواج مجدد کرد و بدلیل ناتوانی مالی اش برای نگهداری فرزندانش؛پسر بزرگتر پیش پدر ماند، دو برادر و خواهر به سرپرستی ۲ خانواده درآمدند و سیف اله ۲ساله بهمراه خواهر ۴ساله اش به کانون نگهداری بهزیستی شهرستان آمل سپرده شدند.
.
▪️سیفالله و خواهرش به مدت ۷ سال در بهزیستی آمل زندگی کردند و بعد به بهزیستی مشهد انتقال یافتند و طی این سالها یک بار هیچ خانواده و بستگانی به دیدن آنها نیامدند. در واقع سیف اله تا زمان حیاتش برادر و خواهرهای خود را ندیده بود. در پرورشگاه مشهد به مدت ۱سال نگهداری شدند که براساس یک تصمیمگیری دختران را به پرورشگاه تهران انتقال دادند و پسران را به تربیتحیدریه و سیفالله از خواهرش جدا شد.
.
▪️تا سن ۱۴ سالگی در پرورشگاه بود تا اینکه عمویش سرپرستی سیف اله را بعهده گرفت و تا سن ۱۶ سالگی او در خانه ی عمو بود تا اینکه تصمیم گرفت به جبهه برود.یک ماه در کردستان بود تا اینکه در جاده سروآباد یکی از روستاهای شهر مریوان بدست منافقان کومله به شهادت رسید.سیف اله را با طرق مختلف شکنجه داده بودند، از آتش سیگار، کابل داغ گرفته تا آب جوش و این شکنجه با شلیک تیر از ناحیه گردن بر سرش به پایان رسید که منجر به شهادتش شد.خواهرش میگفت :زمانی که وی را به منزلمان آوردیم در هنگام آخرین بدرقه از شهید با لمس بدنش هنوز آن تاولها را با پوست دستم احساس میکردم.🇮🇷🌷
.
▪️اسمشسیف اله شیعه زاده بود.متولد سال ۱۳۴۸ محمودآباد مازندران,روستای ولم.۵ بردار و خواهر بودن.دو ساله که بود مادرش را از دست داد و پدرش ازدواج مجدد کرد و بدلیل ناتوانی مالی اش برای نگهداری فرزندانش؛پسر بزرگتر پیش پدر ماند، دو برادر و خواهر به سرپرستی ۲ خانواده درآمدند و سیف اله ۲ساله بهمراه خواهر ۴ساله اش به کانون نگهداری بهزیستی شهرستان آمل سپرده شدند.
.
▪️سیفالله و خواهرش به مدت ۷ سال در بهزیستی آمل زندگی کردند و بعد به بهزیستی مشهد انتقال یافتند و طی این سالها یک بار هیچ خانواده و بستگانی به دیدن آنها نیامدند. در واقع سیف اله تا زمان حیاتش برادر و خواهرهای خود را ندیده بود. در پرورشگاه مشهد به مدت ۱سال نگهداری شدند که براساس یک تصمیمگیری دختران را به پرورشگاه تهران انتقال دادند و پسران را به تربیتحیدریه و سیفالله از خواهرش جدا شد.
.
▪️تا سن ۱۴ سالگی در پرورشگاه بود تا اینکه عمویش سرپرستی سیف اله را بعهده گرفت و تا سن ۱۶ سالگی او در خانه ی عمو بود تا اینکه تصمیم گرفت به جبهه برود.یک ماه در کردستان بود تا اینکه در جاده سروآباد یکی از روستاهای شهر مریوان بدست منافقان کومله به شهادت رسید.سیف اله را با طرق مختلف شکنجه داده بودند، از آتش سیگار، کابل داغ گرفته تا آب جوش و این شکنجه با شلیک تیر از ناحیه گردن بر سرش به پایان رسید که منجر به شهادتش شد.خواهرش میگفت :زمانی که وی را به منزلمان آوردیم در هنگام آخرین بدرقه از شهید با لمس بدنش هنوز آن تاولها را با پوست دستم احساس میکردم.🇮🇷🌷
۹۵۹
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.