بل بل یادم رفت چیزی به عنوان فیک وجود داره😂🗿
بل بل یادم رفت چیزی به عنوان فیک وجود داره😂🗿
خوبببببب ولشششششششششش بریم برا پارت.........
*ویو نویسنده
باجی داشت آیکا رو میبوسد🌚 (خیلی ضایع بود و بعدم به من چه باجی ترس از رابطه داره اینجا نداره😑🚬)
یوکی آروم جیغی از سر خوشحالی کشید و درو با لگد باز کرد
قیافه باجی:😑😤🙄
قیافه آیکا:😳😣😓
قیافه یوکی:😃😏🤡
یوکی:مفالککککککهههههه عروسی کیه؟
آیکا:.......
باجی:ریدی تو اولین بوسم😑
یوکی:هی هی خوبببببب خوشبخت بشین باییییییییی
*ویو آیکا دارای یه خورده🔞دوست نداری نخون😒
رفتم پرونده هارو بدم دست باجی ولی دیدم خوابه
آیکا:حتی تو خوابم شبیه گربست*آروم
باجی:آوردی
آیکا:آ..آها..بله
باجی:چیزی شده؟قرمزی تب داری؟
باجی آروم آروم نزدیکم میشد منم میرفتم عقب
لعنتی خیلی کراشه
خدا قلبم داره میاد تو دهنممممممممم
ویو نویسنده
باجی آیکا رو بین دیوار و دوتا دستاش قفل کرد و وحشیانه لب های آیکا رو میبوسید(ای ژان🤡)
که همون لحظه یوکی درو با لگد باز کرد و رید تو صحنه عاشقونه(چندش😑)این دو بزرگوار😀
*مکان پذیرایی
یوکی:و بعدش درو با لگد.....
اما:نههههههههههه ریدی تو صحنه باید صبر میکردی بیشتر همو ببوسن
کازوتورا:همش تقصیر.....
مایکی:خفه
چیفویو:هققققققققق باجی سان هققققققققق منو تنها نزار هققققققققق
تاکمیچی:چیفویو آروم داداش
یوکی:چیفویو الان باید خوشحال باشی
یوزوها:خوب به چیزم
سنجو تاکئومی:پشمک،شینچیرو خاک تو سرت اون گیسوکمند دوست دختر پیدا کرد تو هنوز سینگلی
ران:هماهنگیتون تو حلقم منو ریندو هم انقدر هماهنگ نیستیم😐
ریندو:هعیببب........
سانزو:میکشمتتتتتتتتتت
و دوباره افتادن به جون هم(سنجو، سانزو)
شینچیرو:همه رفیق دارن ماهم رفیق داریم
واکاسا:این هفتمین دختریه که باهاش کات کردم
دخترا:.......🤦♀️
واکاسا:چیه؟
شینچیرو:من رفتم بیرون
بنکی:وایسا ماهم بیایم
میتسویا:چیزه....
تایجو:ساکت
یوکی:ساکتتتتتتتتتتتت
همه:.........
یوکی:عروسو دوماد اومدن🌚🤣
........................................................
و اینم از پارت🗿
من باید برم آرایشگاه فعلا خداحافظ 👋👋👋👋
خوبببببب ولشششششششششش بریم برا پارت.........
*ویو نویسنده
باجی داشت آیکا رو میبوسد🌚 (خیلی ضایع بود و بعدم به من چه باجی ترس از رابطه داره اینجا نداره😑🚬)
یوکی آروم جیغی از سر خوشحالی کشید و درو با لگد باز کرد
قیافه باجی:😑😤🙄
قیافه آیکا:😳😣😓
قیافه یوکی:😃😏🤡
یوکی:مفالککککککهههههه عروسی کیه؟
آیکا:.......
باجی:ریدی تو اولین بوسم😑
یوکی:هی هی خوبببببب خوشبخت بشین باییییییییی
*ویو آیکا دارای یه خورده🔞دوست نداری نخون😒
رفتم پرونده هارو بدم دست باجی ولی دیدم خوابه
آیکا:حتی تو خوابم شبیه گربست*آروم
باجی:آوردی
آیکا:آ..آها..بله
باجی:چیزی شده؟قرمزی تب داری؟
باجی آروم آروم نزدیکم میشد منم میرفتم عقب
لعنتی خیلی کراشه
خدا قلبم داره میاد تو دهنممممممممم
ویو نویسنده
باجی آیکا رو بین دیوار و دوتا دستاش قفل کرد و وحشیانه لب های آیکا رو میبوسید(ای ژان🤡)
که همون لحظه یوکی درو با لگد باز کرد و رید تو صحنه عاشقونه(چندش😑)این دو بزرگوار😀
*مکان پذیرایی
یوکی:و بعدش درو با لگد.....
اما:نههههههههههه ریدی تو صحنه باید صبر میکردی بیشتر همو ببوسن
کازوتورا:همش تقصیر.....
مایکی:خفه
چیفویو:هققققققققق باجی سان هققققققققق منو تنها نزار هققققققققق
تاکمیچی:چیفویو آروم داداش
یوکی:چیفویو الان باید خوشحال باشی
یوزوها:خوب به چیزم
سنجو تاکئومی:پشمک،شینچیرو خاک تو سرت اون گیسوکمند دوست دختر پیدا کرد تو هنوز سینگلی
ران:هماهنگیتون تو حلقم منو ریندو هم انقدر هماهنگ نیستیم😐
ریندو:هعیببب........
سانزو:میکشمتتتتتتتتتت
و دوباره افتادن به جون هم(سنجو، سانزو)
شینچیرو:همه رفیق دارن ماهم رفیق داریم
واکاسا:این هفتمین دختریه که باهاش کات کردم
دخترا:.......🤦♀️
واکاسا:چیه؟
شینچیرو:من رفتم بیرون
بنکی:وایسا ماهم بیایم
میتسویا:چیزه....
تایجو:ساکت
یوکی:ساکتتتتتتتتتتتت
همه:.........
یوکی:عروسو دوماد اومدن🌚🤣
........................................................
و اینم از پارت🗿
من باید برم آرایشگاه فعلا خداحافظ 👋👋👋👋
۱.۳k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.