روزی که دلت پیش دلم بود گرو

روزی که دلت پیش دلم بود گرو

دامان مرا سخت گرفتی که مرو

حالا که دلت به دیگران مایل شد

کفش کج من راست نمودی که برو

مریض مصلحت خویش را نمی داند

به تلخ و شور طبیعت زمانه قانع باش

#صائب
دیدگاه ها (۱)

به سقفِ اتاق‌َتمهتابی نقره‌ای آویخته‌اَمکه اگر آمدیپایت به گ...

حالا که فهمیدمشبیه هم نیستیمدیگر روی پا بند نیستمخوب می دانم...

نیم بی‌تو دمی بی‌غم، کجایی؟ندارم بی‌تو دل خرم، کجایی؟به بویت...

به دیدنم بیا که خیلی تنهام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط