P4
خانم شما میخواستی دنسر شی اونم شاید!
حالا برا من ایدل شدی؟😂
+وااا بده مگهه💁🏻♀️
_نه خوبه
بلیت گیر اوردم
اونم دوتا
+چرا دوتا؟
_نمیدونم
حالا یه کاریش میکنم
لئو اومد
لئو:هیونمی بدو اخربن تمرینه
+باشه باشه
هیونی من رفتم خدافط😂
_خدافظ هیونمی😂
وقتی داشتم میرفتم سالن داشتم به این فکر میکردم که گفت هیونمی داشت مسخرم میکرد؟
بعد اخرین تمرین استایل ارتیست لباسامون و مدل موهامونو مشخص کرد
داشتم از استرس میمردم
چند دیقه دیگه اجرا شروع میشد
از این میترسیدم هیچ کس نیاد!
فلیکس به لئو زنگ زد و دو ساعت باهم حرف زدن
بابا هیونی زنگ میزنه پنج دیقه هم باش نمیتونم صحبت کنم
هعیی خدا
احساس میکردم تمام حرکت ها و پارت هام تو اهنگ یادم رفته
وصط اجرا
تعریف از خود نباشه خیلی خوب پارت رپو میرماا
هاهاها
اخرای اجرا:
یوری این طرف میرفت اون طرف میرفت میگف وای خیلی بد وکال کردم
وای خیلی دنسو بد رفتم
وای فلان
وای بهمان
وای سر اجرا نفس کشیدم
لارا:
بابا خیلی هم خوب بود چرا استرس داری؟
خیلی خوب میخوندی
لئو و هیونو لیام و لویی کجان؟؟
لیلی:
اولا جلو خودش بگی هیون جرت داده
دوما دارن لیام و لویی رو اروم میکنن
صدای داد لیام بلند شد
لیام:*
لویی:~
لئو:_
من:+
*فکر میکنی من دنسو خراب کردم؟
~اره تو خرابش کردی!
*این تو بودی که کلا اجرا رو ریختی به هم
فکر میکنی طرف دار زیاد داری که بهشون سلام میدی؟
همشون مال لئو و لونان تو هیچی نیستی
از اولش هم اضافی بودی
_لیااااامم اگه کسی طرف دار هممون نباشه طرفدارمون نیست
+لیام درکت میکنم ولی لویی اضافی نیست
~نه تو خوبی
تو داری از لیلی و لونا سو استفاده میکنی!
چون اون دو نفر رفیقاتن شدی یه چیزی
وگرنه تو هیچی نیستی نه من!
داد زدم:
+لویی ساکت باش
ینی چی اخه
اصلا من اجرا رو خراب کردم
دست بردارین
*فکر کردی میزارم تنهایی گروهو به چوخ بدی؟
فک کردی چون ویژوال اصلی شدی خیلی شاخی؟
بچه تو عضو مکنه لاینی به هیونگت احترام بزار
~هه تو اشتباهی ویژوال شدی
لیلی برگشت یه چیزی بگه و طرف هیونگمی رو بگیره کخ لئو نزاشت
_بابا بسه دیگه
اروم گرفتن
واقعا که از جنگ تموم شدیم
از هایپ زنگ زدنو گفتن باید یه لایو گروهی برین
هیونگ می و لویی هم اتاقی بودن
لویی اصرار میکرد جاشو بام عوض کنه
قبول کردم
صبح:
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.