تردید میکنی و من از یاد میروماینگونه در اسارت و آزاد میروممثل پرندههای رها کرده از قفسبا پای خود به خانه صیاد میرومِ شیرین من، سفر کن از اینجا که بعد توِ من هم به راه رفته فرهاد میرومm.b