در آن روزی که دستِ ربّ
در آن روزی که دستِ ربّ
تنِ عریانِ کاغذ را
به عقدِ واژهها آورد
«تعقل» مستِ هذیان بود!
ملامت بس کن ای خواجه
که پایِ عقل و استدلال، چوبین است!
خدا در عقلِ بازیگوشِ انسانی نمیگنجد
خدا «عشق» است ای خواجه
خدا «عشق» است...
#خدا_عشق_است_ای_خواجه #عشق #لطافت #ظرافت
#خوشی_های_بزرگ_در_اتفاقات_کوچک #مهربانی #ولایت
#اصلاح_سبک_زندگی #اصلاح_اندیشه #تعقل #تامل #فکر
تنِ عریانِ کاغذ را
به عقدِ واژهها آورد
«تعقل» مستِ هذیان بود!
ملامت بس کن ای خواجه
که پایِ عقل و استدلال، چوبین است!
خدا در عقلِ بازیگوشِ انسانی نمیگنجد
خدا «عشق» است ای خواجه
خدا «عشق» است...
#خدا_عشق_است_ای_خواجه #عشق #لطافت #ظرافت
#خوشی_های_بزرگ_در_اتفاقات_کوچک #مهربانی #ولایت
#اصلاح_سبک_زندگی #اصلاح_اندیشه #تعقل #تامل #فکر
۵۷۲
۰۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.