متن کامل این شعر بدین شرح است

متن کامل این شعر بدین شرح است:

با گریه دارم می نویسم باز

باران گرفته شهر و روستا را

از نو شبیخون می زند پاییز

می گیرد از ما لیدر ما را

باران شدیداللحن می بارد

سونامیی انگار در راه است

گویی که بویی برده از جریان

اما «خبر کوتاه و جانکاه» است

ای مرگ بد! خوبان کشی تا چند

ای زندگی! خودمحوری تا کی؟

اخراج تلخی بود هادی جان!

این اشتباه داوری تا کی؟

زود است کفشت را بیاویزی

این کار را با ما نکن مشتی!

با اینکه بیدارم ولی از صبح

هی خواب می بینم که برگشتی

یکباره تنها می گذاری مرد

گل های غمگین یتیمت را

پیش از سفر بنشین و روشن کن

تکلیف بازوبند تیمت را

با هر گلی یاد تو می افتیم

قلب هواداران پر از هادی ست

غمگین ترین موجود این دنیا

هر جمعه ورزشگاه آزادی ست!

رفتن که «پایان کبوتر نیست»

در آسمان ها یکه تازی کن

دنیا برایت سخت کوچک بود

حالا برو با مرگ بازی کن

با پرچم سرخت بران در باد

پارو بزن تا پیش قایقران

امشب نشسته چشم در راهت

لبخند استقبال ناصرخان

هادی! عزیز قرمز و آبی!

اسطوره ای از عمق جان قرمز

هرجا که باشی دوستت داریم

آقای پاس گل! خداحافظ..
دیدگاه ها (۱)

هه آشغال بهش میگه بوــس بوس شَب بخیر ؟! اما نمیــخاـبِهتازه ...

کی قرمز

ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮ...

هیچکی جلودار تو نیست / نمرهء فوتبال تو بیستقرمز رنگ پیرهنت /...

‏«آدمها به دلایل مختلف یا نمیتونن متوجه بشن چی میخوان، یا اگ...

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 1)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط