شبهه چیست
شبهه چیست؟
شاید در ابتدا این سوال در ذهن مطرح شود که چرا به شک و گمان شبهه می گویند . در این باره امام علی (ع) می فرمایند : « و إنّما سمّیت الشبهه لأنها تشبه الحق » (1)
شبهه را از این رو شبهه نامیدند زیرا که شباهت به حق دارد .
طرفداران باطل به گونه ای سخنان خود را تنظیم می کنند و با آب و تاب بیان می نمایند که مردم آن سخن را حق می پندارند به طوری که واقعیت بر مردم پوشیده می شود .به علت آنکه سخنان انسانهای منحرف شبیه سخنان حق است به آن «شبهه» می گویند و به سخنانی که مردم را به حق می رساند « دلیل» گفته می شود .
اقسام سوال در قرآن کریم
سوال در قرآن کریم به چهار دسته تقسیم می شود :
1) سوال به معنای طلب و درخواست :
به نوعی سوال گفته می شود که از نیازهای مادی سرچشمه می گیرد . مانند سخن خداوند :
« یسئله من فی السّموات و الارض » (2)
تمام افراد درآسمانها و زمین همواره نیازهای خود را از خداوند طلب می کنند .
« واسئلوا الله من فضله ... » (3)
از فضل و احسان خداوند بزرگ درخواست کنید .
2) سوال توبیخی :
این نوع سوال کردن همراه با اعتراض و توبیخ طرف مقابل است . مانند کلام خداوند :
« وقفوهم إنهم مسئولون » (4)
ظالمان و همفکران آنها را متوقف سازید چون باید مورد سوال و بازپرسی قرار گیرند .
3) سوال توضیحی :
این نوع سوال کردن همراه با توضیح خواستن از طرف مقابل است .همه جا مجاز نیست ، بلکه گاهی جایز است و گاهی جایز نیست .
الف) جاهایی که مجاز است : مانند سوال فرشتگان در نهایت ادب که درباره حضرت آدم و ظلم او در زمین سوال کردند .
ب) جاهایی که غیر مجاز است : سوال و توضیح خواستن درباره چیزی که به آن احاطه و آگاهی نداریم . در حقیقت ما به آن جاهلیم و طرف مقابل آگاه است ولی پرسیدن آن سوال نفع و ضرری برای ما ندارد . مانند سوال حضرت نوح درباره فرزند خطاکارش و آینده او و جواب خداوند که فرمود : از من درباره چیزی که به آن آگاهی نداری سوال نکن . (5) و یا سوال غیر ضروری حضرت موسی از خضر. زیرا که خضر مأمور عمل به ولایت (باطن) و حضرت موسی به شریعت (ظاهر) بود . وقتی چنین است سوال ضرورتی ندارد . (6)
4) سوال استفهامی :
در این نوع سوال شخص سوال می پرسد تا مجهولات ذهنش برطرف شود و بر علمش افزوده گردد . این نوع سوال بسیار ممدوح می باشد و مورد سفارش قرار گرفته است . در واقع مردم وظیفه دارند سوال نمایند که علوم برایشان کشف شود و پیامبران هم مأموریت تفهیم آن علوم را بر مردم دارند . از این رو قرآن کریم می فرماید : « فسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون » (7)
اگر موضوعی را نمی دانید از اهل ذکر (ائمه اطهار و علما ) سوال کنید .
در روایات نیز داریم که رسول خدا (ص) فرمودند : « العلم خزائن و مفتاحه السوال ... » (8) علم همچون گنجینه ای است که کلید آن سوال کردن است .
و نیز امام صادق (ع) فرمودند : « إنّما یهلک الناس لأنّهم لا یسأاون » (9)
مردم هلاک خواهند شد زیرا که مسائل خودشان را نمی پرسند .
سوال و شبهه فطری است
باید توجه داشت که سوال مخصوصا از نوع توضیحی و استفهامی آن جزو طبیعت و ذات انسان است و امکان دارد به ذهن هر فردی بیاید ، زیرا انسان فطرتا کنجکاو و دوستدار کمالات مادی و معنوی است . بر همین اساس برای رشد و ترقی خود باید شبهات و مجهولاتش را برطرف نماید . بنابراین به محض ورود پرسش دینی به ذهن ، انسان باید به دنبال پاسخ استدلالی و قانع کننده ای به وسیله علماء و بزرگان دین باشد ، زیرا شبهه مانند ویروسی است که داخل بدن می شود و اگر انسان درصدد درمان آن نباشد ، امکان دارد به تدریج او را به بیماریهای سخت مبتلا سازد و موجب مرگ او شود . همچنین اگر دنبال جواب سوال و شبهه دینی نباشیم و یا به دلیل و برهان ، خود را قانع نسازیم امکان دارد سبب شک در دین شود و به مرور زمان ، انسان را نسبت به اعتقادات سست و نور ایمان را در دل خاموش سازد .
عاقبت شک و شبهه چیست ؟
اگر به شک و شبهه پاسخی داده نشود و باقی بماند آثار نامطلوبی در فرد بر جای می گذارد .
امام علی (ع) فرمود : « الشّک یفسد الدّین » (10)
شک و شبهه ( در صورت پاسخ ندادن) دین را فاسد و تباه می سازد .
و نیز فرمودند : « الشّک یطفیء نور القلب » (11)
شک و شبهه ( در صورت پاسخ ندادن ) نور ایمان را در دل خاموش می سازد .
بنابراین موضوع آگاهی از دین مهم است و باید انسان مسلمان شبهه و پرسش دینی اش را با پرسیدن از علمای بزرگ دین برطرف سازد که اگر این مسئله صورت نگیرد ، امکان دارد سبب بی اعتقادی گردد تا جایی که شاید موضوعات ضروری دین را منکر شود .
اگر امروز و هر زمانی به پرسشهای مخرّب که توسط مخالفان اسلام و انقلاب طراحی می شود پاسخ استدلالی داده نشود ، بسیاری از نسل جوان ما را با خودشان خواهند برد . جا دارد در اینجا به نقل حد
شاید در ابتدا این سوال در ذهن مطرح شود که چرا به شک و گمان شبهه می گویند . در این باره امام علی (ع) می فرمایند : « و إنّما سمّیت الشبهه لأنها تشبه الحق » (1)
شبهه را از این رو شبهه نامیدند زیرا که شباهت به حق دارد .
طرفداران باطل به گونه ای سخنان خود را تنظیم می کنند و با آب و تاب بیان می نمایند که مردم آن سخن را حق می پندارند به طوری که واقعیت بر مردم پوشیده می شود .به علت آنکه سخنان انسانهای منحرف شبیه سخنان حق است به آن «شبهه» می گویند و به سخنانی که مردم را به حق می رساند « دلیل» گفته می شود .
اقسام سوال در قرآن کریم
سوال در قرآن کریم به چهار دسته تقسیم می شود :
1) سوال به معنای طلب و درخواست :
به نوعی سوال گفته می شود که از نیازهای مادی سرچشمه می گیرد . مانند سخن خداوند :
« یسئله من فی السّموات و الارض » (2)
تمام افراد درآسمانها و زمین همواره نیازهای خود را از خداوند طلب می کنند .
« واسئلوا الله من فضله ... » (3)
از فضل و احسان خداوند بزرگ درخواست کنید .
2) سوال توبیخی :
این نوع سوال کردن همراه با اعتراض و توبیخ طرف مقابل است . مانند کلام خداوند :
« وقفوهم إنهم مسئولون » (4)
ظالمان و همفکران آنها را متوقف سازید چون باید مورد سوال و بازپرسی قرار گیرند .
3) سوال توضیحی :
این نوع سوال کردن همراه با توضیح خواستن از طرف مقابل است .همه جا مجاز نیست ، بلکه گاهی جایز است و گاهی جایز نیست .
الف) جاهایی که مجاز است : مانند سوال فرشتگان در نهایت ادب که درباره حضرت آدم و ظلم او در زمین سوال کردند .
ب) جاهایی که غیر مجاز است : سوال و توضیح خواستن درباره چیزی که به آن احاطه و آگاهی نداریم . در حقیقت ما به آن جاهلیم و طرف مقابل آگاه است ولی پرسیدن آن سوال نفع و ضرری برای ما ندارد . مانند سوال حضرت نوح درباره فرزند خطاکارش و آینده او و جواب خداوند که فرمود : از من درباره چیزی که به آن آگاهی نداری سوال نکن . (5) و یا سوال غیر ضروری حضرت موسی از خضر. زیرا که خضر مأمور عمل به ولایت (باطن) و حضرت موسی به شریعت (ظاهر) بود . وقتی چنین است سوال ضرورتی ندارد . (6)
4) سوال استفهامی :
در این نوع سوال شخص سوال می پرسد تا مجهولات ذهنش برطرف شود و بر علمش افزوده گردد . این نوع سوال بسیار ممدوح می باشد و مورد سفارش قرار گرفته است . در واقع مردم وظیفه دارند سوال نمایند که علوم برایشان کشف شود و پیامبران هم مأموریت تفهیم آن علوم را بر مردم دارند . از این رو قرآن کریم می فرماید : « فسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون » (7)
اگر موضوعی را نمی دانید از اهل ذکر (ائمه اطهار و علما ) سوال کنید .
در روایات نیز داریم که رسول خدا (ص) فرمودند : « العلم خزائن و مفتاحه السوال ... » (8) علم همچون گنجینه ای است که کلید آن سوال کردن است .
و نیز امام صادق (ع) فرمودند : « إنّما یهلک الناس لأنّهم لا یسأاون » (9)
مردم هلاک خواهند شد زیرا که مسائل خودشان را نمی پرسند .
سوال و شبهه فطری است
باید توجه داشت که سوال مخصوصا از نوع توضیحی و استفهامی آن جزو طبیعت و ذات انسان است و امکان دارد به ذهن هر فردی بیاید ، زیرا انسان فطرتا کنجکاو و دوستدار کمالات مادی و معنوی است . بر همین اساس برای رشد و ترقی خود باید شبهات و مجهولاتش را برطرف نماید . بنابراین به محض ورود پرسش دینی به ذهن ، انسان باید به دنبال پاسخ استدلالی و قانع کننده ای به وسیله علماء و بزرگان دین باشد ، زیرا شبهه مانند ویروسی است که داخل بدن می شود و اگر انسان درصدد درمان آن نباشد ، امکان دارد به تدریج او را به بیماریهای سخت مبتلا سازد و موجب مرگ او شود . همچنین اگر دنبال جواب سوال و شبهه دینی نباشیم و یا به دلیل و برهان ، خود را قانع نسازیم امکان دارد سبب شک در دین شود و به مرور زمان ، انسان را نسبت به اعتقادات سست و نور ایمان را در دل خاموش سازد .
عاقبت شک و شبهه چیست ؟
اگر به شک و شبهه پاسخی داده نشود و باقی بماند آثار نامطلوبی در فرد بر جای می گذارد .
امام علی (ع) فرمود : « الشّک یفسد الدّین » (10)
شک و شبهه ( در صورت پاسخ ندادن) دین را فاسد و تباه می سازد .
و نیز فرمودند : « الشّک یطفیء نور القلب » (11)
شک و شبهه ( در صورت پاسخ ندادن ) نور ایمان را در دل خاموش می سازد .
بنابراین موضوع آگاهی از دین مهم است و باید انسان مسلمان شبهه و پرسش دینی اش را با پرسیدن از علمای بزرگ دین برطرف سازد که اگر این مسئله صورت نگیرد ، امکان دارد سبب بی اعتقادی گردد تا جایی که شاید موضوعات ضروری دین را منکر شود .
اگر امروز و هر زمانی به پرسشهای مخرّب که توسط مخالفان اسلام و انقلاب طراحی می شود پاسخ استدلالی داده نشود ، بسیاری از نسل جوان ما را با خودشان خواهند برد . جا دارد در اینجا به نقل حد
- ۴.۶k
- ۲۰ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط