دیر کردی آسمانم بی کبوتر مانده است

دیر کردی آسمانم بی کبوتر مانده است
از کبوتر بودنم مشتی فقط پر مانده است

دوریت را خانه هر شب یاد من‌ می آورد
گوشه ای تنها نگاهم خیره بر در مانده است

عهد و پیمانی که با من بسته بودی پس چه شد
از همان عشقی که می گفتی چه دیگر مانده است

کاش می ماندی برایم قصه می گفتی هنوز
خاطراتت تلخ و شیرین لای دفتر مانده است

جاده ام را بی مسافر کرده ای این روزها
جاده اینجا ٬ کوله بارم آنطرف تر مانده است
دیدگاه ها (۱)

دوستت دارم و دیوانه ی چشمان تواممثل یک کلبه ی ویران شده ویرا...

از "قدیم" میگفتند....!!!! "چشمها" "دروغ" نمیگویند ....!!!! "...

اگر نمی توانی مدادی باشی‌که خوشبختی یک نفر را بنویسد...پس حد...

ما پول نداریم فطریه بدیم ماه رمضونو ادامه میدیم

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط