پارت سیزدهمپارت آخر فیک عشق در کنسرت

پارت سیزدهم(پارت آخر) فیک عشق در کنسرت:
(ولی تهیونگ و جیمین‌ که کنارشون بودن میونگ رو میگیرن٫میونک چشمام رو از ترس بسته بود و داشت می‌لرزید موهاش هم ریخته بودن تو صورتش همه ی اعضا و خود جونگکوک سریع رفتن بالا سرش میونگ تو بغل جیمین‌ و تهیونگ بود که تهیونگ کامل میونگ رو گرفت بغلش )
جین:میونگ حالت خوبه ؟
نامجون:چرا چشمات رو باز نمیکنی
-(موهای میونگ رو از تو صورتش کنار میزنه و از تهیونگ میگیرتش که می‌فهمه جسمش کامل بی جونه)
چرا اینقدر بی جونه؟؟!
جیمین‌:نکنه غش کرده؟؟
-نه فکر نکنم٫یعنی اینقدر ترسید؟؟
نامجون:آره فکر کنم حداقل فقط یه دور میچرخوندیش
-غلط کردم الان چی میشه ؟
تهیونگ :نترس بیا این ابو چند قطره با دست بردار بریز تو صورتش
(یهو میپره٫و وقتی میبینه تو بغل جونگکوکه از ترس سعی می‌کنه که بره پایین)
-میونگ نترس قربونت برم
+ولم کن بزار برم پایین
نامجون:میونگ آروم باش کاریت نداره نترس
+باشه ولی میشه بزاریم پایین؟
-نه
+چرا؟!
-چون دلم میخواد عشقم رو بغل کنم
+یااا(خجالت)
-بیا بریم بیرون دیگه
+باشه
جین:برین ولی یه چیز شیرین هم بده بخوره بعد از غش حالش جا بیاد
+اوک
+خدافظظظظظظظ
اعضا:بابای✋
-خب کجا بریم
+بریم کافه..........

خب تموم شددددددد
دیدگاه ها (۰)

پروفایلمون عوض شد گم نشیم 😂😂

بچه هاااا یه پیشنهادی بدین چی میخواین بنویسم؟درخواستی قبوله ...

پارت دوزادهم فیک عشق در کنسرت:(یک ماه گذشته و حال جونگکوک کا...

پارت یازدهم فیک عشق در کنسرت:(روز مرخص شدن٫یک ساعت قبل از مر...

خب خب بچه ها می خوام رمان و سناریو بزارم .سناریو ها رو بهم ب...

سلام فیک جدید به همراه انجام فیک قبلی اسلاید ۲ تو سولی می‌فه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط