قسمتی از کتاب نان و شراب که به نظرم واقعا زیباست:
قسمتی از کتاب نان و شراب که به نظرم واقعا زیباست:
دن: شنیدم در این کوه معدن هست
بونی: خدا نکند معدن باشد!
دن: نمی فهمم! برای چی؟!
بونی: مادام که کوه فقیر است، از آن ماست، اما همین که معلوم شد غنی است، حکومت آن را تصاحب خواهد کرد.
حکومت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه.
دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است،
و دست کوتاه برای دادن است، و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند..!!
بر گرفته از کتاب "نان و شراب"
به قلم "اینیاتسیو سیلونه"
دن: شنیدم در این کوه معدن هست
بونی: خدا نکند معدن باشد!
دن: نمی فهمم! برای چی؟!
بونی: مادام که کوه فقیر است، از آن ماست، اما همین که معلوم شد غنی است، حکومت آن را تصاحب خواهد کرد.
حکومت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه.
دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است،
و دست کوتاه برای دادن است، و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند..!!
بر گرفته از کتاب "نان و شراب"
به قلم "اینیاتسیو سیلونه"
۵۲۴
۲۰ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.