شبهای مه گرفته مرداب بخت منای ماه! جای رقص درخشندهء تو نیستگمراهی مرا به حساب تو می نهنداین کسر شأن چشم فریبندهء تو نیستای عمر! چیستی که به هرحال عاقبتجز حسرت گذشته در آیندهء تو نیست