مرا وصلت به جانی برنیاید

مرا وصلت به جانی برنیاید
تو را صد جان به چشمٖ اندر نیاید

به دیداری قناعت کردم از دور
که تو ماهی و مه در برنیاید

#خاقانی
دیدگاه ها (۴)

ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیستو آنچه در جام شفق بینی به جز...

روز عید است طرب ساز که تا کور شودخصم بد گوهر بدکیش که قربان ...

چشم بد دور…که هم جانی و هم جانانی؛جانِ شیرینِ دلم،مثل نَفَس ...

حالا آن‌جای شب است که کمی به تو فکر می‌کنم و درد به کتف چپم ...

میان باغ گل سرخ‌های و هو داردکه بو کنید دهان مرا چه بو داردب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط