من میروم

مَن می‌رَوَم
و کلیدِ این خانه دِلگیر را،
زیرِ هیچ گُلدانی نَخواهَم گُذاشت..،
دِلتنگ که شُدی، آمدی نَبودَم؛ نَگَرد!
باران، هَرگز شَبیهِ آنچه بود،
به آسمان بَر نمی گردد...
تَمامِ زِندگی را زیر و رو کَردَم،نیستم...!
_
دیدی اِی دِل که غَمِ عِشق دِگَر باره چه کَرد ؟
چون بِشُد دِلبَر وَ با یارِ وَفادار چه کَرد..!
_
بِ وَقتِه هِفدَهِ شَهریوَرِ هِزار وَ چَهارصَد...
_
پآیانِه‌هَمِه‌چی:)
¹²:²²
دیدگاه ها (۵)

عاشِقَت نیستَم دیگِه بِه آیدایِ شاملو غِبطه نِمیخورَم...سوغا...

قَسَم بهپاییزی که دَر رآه اَست ،وَ بِه پِچ پِچ هایِ عاشِقانه...

به وقتِ نیمه شباینجا دلتنگیحاکمِ پریشانِ شهر استو من همچنان ...

میدونین، اگه بِخوآم توصیفِش کنَم اون آدمِ آرومیِ از دیدِ غَر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط