چشم مست یار من میخانه میریزد بهم

چشم مست یار من میخانه میریزد بهم

محفل مستانه را رندانه میریزد بهم

دل پریشان میکند امواج گیسوی نگار

تا که موی آن پری بر شانه میریزد بهم
دیدگاه ها (۳)

یادت بماند دوست داشتنبه جانِ آدم سنجاق می شود!آن را برایِ کس...

مثل گل های ترک خورده کاشی شده ام بعد تو پیر که نه، من متلاشی...

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیس...

تو ڪہ یڪ شهر برایت . . .❤ ️سر و دڸ می شڪنند . . .در دڸِ ڪوچڪ...

متن محمد خوش بینای هوای نفسم فکر و خیالم همه تویوسف قلب خراب...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط