چمدانت را بستی
چمدانت را بستی...
اما هَـــوایت را...
جمع نکرده ، رفتی !
هر طرف که می چرخم ...
سر از خاطرات تـــو در می آورم ؛
چه آسان...
به عنکبوت ها سپردی آشیانــه مان را...!
حالا هر بهار که تنهایی ام را می تکانم...
گرد و خاک تلخی به پا می کنند...
خاطـــره ها...
کاش با آمدنت...
برگِ لحظه های مُــرده را...
از کوچه ی ساعت ها ...
جــمع می کردی...
#مینا_آقازاده
اما هَـــوایت را...
جمع نکرده ، رفتی !
هر طرف که می چرخم ...
سر از خاطرات تـــو در می آورم ؛
چه آسان...
به عنکبوت ها سپردی آشیانــه مان را...!
حالا هر بهار که تنهایی ام را می تکانم...
گرد و خاک تلخی به پا می کنند...
خاطـــره ها...
کاش با آمدنت...
برگِ لحظه های مُــرده را...
از کوچه ی ساعت ها ...
جــمع می کردی...
#مینا_آقازاده
- ۶۸۰
- ۱۸ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط