کودکی ام را دوست داشتم

کودکی ام را دوست داشتم.

روزهایی که به جای دلم

سر زانو هایم زخمی بود...
دیدگاه ها (۱۴)

ارزان فروختم این بار گران را"دل" را...دادمش به اویی که نمیدا...

کاش می دانستیتکرار توبرایمچقدر زندگی بخش است...درست مانند"نف...

از دریچه های روشن صبح عبورکنچشم هارابازکنو سلام کن به آغازی ...

مادرم صبحی می‌گفت:‌موسم دلگیری استمن به او گفتم:زندگانی سیبی...

یاده بی معرفتی کی افتادی ؟یک داستان غمگین که واقعیت زندگی خ...

دلم یک خانه ی قدیمی می خواهدو حال و هوای کودکی هایمبه گمانم ...

قرار نیست هیچ وقت بفهمی که چقدر دوست داشتم و دارم یا که چقد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط