به ما گفتند باید بازی کنید

به ما گفتند باید بازی کنید
گفتیم با کی ؟؟
گفتند با تیم دنیا
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت آغاز بازی رو زدن . فقط فهمیدیم خدا تو تیم ماست
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد
ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم امتیاز ها برابر بود
تو همین فکر بودم که خدا زد پشتم و خندید و گفت :
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن
گفتم آخه چطوری ؟؟؟
بازم خندید و گفت : خیلی ساده . فقط پاس بده به من
باقیش با من .....

خداهمیشه پشتو پناه تون....
دیدگاه ها (۳)

همیشه لبخند رولباتون...

... دیوانه ودلبسته ی اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خود...

شاهکار استاد شهریار: گفته بودم بی تو می میرم ، ولی این بار ن...

❗امروزچهارشنبه است..*خواهان آنم که ضربان قلبت ,به لبخندهای م...

نه It's Matter حرام لقمه !!!چون این وسط یه کره شمالی خط برند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط