می آیی
می آیی
می نشینی روی خیالم
تنم بوی شرجی شمال می گیرد
توی جاده های گیلان
مرداد می شوی
گرم روی صورتم می نشینی
تشنگی ام را
به زلال دستانت می سپارم
خنک می شوم
چون نسیم نمناک جاده های ماسوله
دست به باد میدهم
از عطر خنک باد
دلم تاب تاب بهانه ات را می گیرد
می لغزد در امتداد مسیری
که شاید تو روزی با من
با خیالم از آنجا عبور کرده باشی
می نشینم
کنار قل قل سماور
تنم گر می گیرد
توی مرداد تابستانه
دلم می جوشد
عشق می خواهد
تا خنکای دستانم
لبریز خواستنت شود
می نشینی روی خیالم
تنم بوی شرجی شمال می گیرد
توی جاده های گیلان
مرداد می شوی
گرم روی صورتم می نشینی
تشنگی ام را
به زلال دستانت می سپارم
خنک می شوم
چون نسیم نمناک جاده های ماسوله
دست به باد میدهم
از عطر خنک باد
دلم تاب تاب بهانه ات را می گیرد
می لغزد در امتداد مسیری
که شاید تو روزی با من
با خیالم از آنجا عبور کرده باشی
می نشینم
کنار قل قل سماور
تنم گر می گیرد
توی مرداد تابستانه
دلم می جوشد
عشق می خواهد
تا خنکای دستانم
لبریز خواستنت شود
۳.۲k
۰۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.