شناخت با باکوگو کاتسوکی یا همان کاچان
باکوگو کاتسوکی
لقب ابر قهرمانی نامشخص...
این کرکتر سرد و به ظاهر خشن ما هم گذشته خودش رو داره که معلوم نیست و پیچ تارِ
اما میتونم راجب این صحبت کنم که نه خواهری داره و نه برادری... تک فرزند و اولین بچه خانواده هستش...
باکوگو پس از دریافت کوسش مادرش اون رو به کلاس های زیادی میبره... و اون رو به اجبار ثبت نام میکنه...
باکوگو سر بسته به تمام این کلاس ها میره
باکوگو بخاطر چیز های عجیبی به میدوریا حسادت میکرد این حسادتش شبیه یک خشم و نفرت به میدوریا منتقل میشد...
واسه این به میدوریا حسادت میکرد چون اون باهاش مهربون بود...
بقیه بخاطر قدرتی که باکوگو داشت کنارش بودن اما میدوریا بخاطر خودش...
یه روز که میدوریا و باکوگو و دوتا دیگه از دوستاشون کنار هم بودن... به جنگل میرن تا باکوگو کرم شبتاب و پروانه گیر بندازه... وقتی داشتن از روی یه پل چوبی گذر میکردن پاهای باکوگو لیز میخوره و میافته پایین...
هردو تا دوست دیگه باکوگو هیچ کاری انجام نمیدن و با خنده میگن:(هی خوبی؟؟؟؟)
و باکوگو هم میگه آره اما میان اینا... میدوریا هم خودشو میندازه پایین تا به باکوگو کمک کنه!
باکوگو هربار که میدوریا کمکش میکرد دست رد به سینش میزد...
اون از خودش متنفر بود با وجود اینکه خودش رو دوست داشت....
هم از خودش عصبانی بود که همیشه میدوریا رو پس میزد. و خودش رو به خاطر کوسش دوست داشت...
اما پس از مدت ها وقتی که دیگه با میدوریا ارتباطی نداشت... از خودش متنفر میشد...
حتی قصد داشت از مدرسه یا همان یو.ای برود تا میدوریا راحت باشه... اما میدوریا جلوش رو گرفت!
یکی دیگه از دلايل که باکوگو به میدوریا حسادت میکرد این بود که اون بلخر یه کوسه داشت و میتونست رویایی باکوگو رو ازش بگیره قهرمان شماره یک شدن...
که خب به نظر میرسه تو قسمت فصل ها دیگه باکوگو دیگه به میدوریا حسادت نمیکنه!
رنگ مورد علاقه باکوگو: قرمز ،نارنجی
باکوگو قرمز رو به معنی واقعی کلمه انفجار توصیف میکنه
غذای مورد علاقه باکوگو مرغ سوخاری تند و نودل تند هست باکوگو به چیز های تند علاقه شدیدی داره...
تولد باکوگو 20 تیر سال 1387 هستش که این تاریخ رو توی یه سایت دیدم گردن منو نگیرید!
تایپ شخصیتی باکوگو : entj هست...
باکوگو به بازی ژاپنی شاه وزیر فقیر خیلی علاقه داره
توی این بازی یه نفر شاه میشه یه نفر وزیر و یه نفر فقیر این ها باید سعی کنند و مواظب باشند که فقیر جایی سلطنت شاه رو نگیرِ...
و به گفته مادر باکوگو اون تنها فرزندش هست... باکوگو از خوندن کتاب های هنت_ای خوشش میاد(یقه منو نگیرید خودِ سازنده گفته! واسه همین توی کل انیمه هیچ عکسی از اتاق باکوگو نیست و اصلا وجود نداره!)
بله یه منحر_ف کوچولو... که همیشه داره جیغ میزنه...
#مای_هیرو_اکادمی
#کاچان
#کاتسوکی
لقب ابر قهرمانی نامشخص...
این کرکتر سرد و به ظاهر خشن ما هم گذشته خودش رو داره که معلوم نیست و پیچ تارِ
اما میتونم راجب این صحبت کنم که نه خواهری داره و نه برادری... تک فرزند و اولین بچه خانواده هستش...
باکوگو پس از دریافت کوسش مادرش اون رو به کلاس های زیادی میبره... و اون رو به اجبار ثبت نام میکنه...
باکوگو سر بسته به تمام این کلاس ها میره
باکوگو بخاطر چیز های عجیبی به میدوریا حسادت میکرد این حسادتش شبیه یک خشم و نفرت به میدوریا منتقل میشد...
واسه این به میدوریا حسادت میکرد چون اون باهاش مهربون بود...
بقیه بخاطر قدرتی که باکوگو داشت کنارش بودن اما میدوریا بخاطر خودش...
یه روز که میدوریا و باکوگو و دوتا دیگه از دوستاشون کنار هم بودن... به جنگل میرن تا باکوگو کرم شبتاب و پروانه گیر بندازه... وقتی داشتن از روی یه پل چوبی گذر میکردن پاهای باکوگو لیز میخوره و میافته پایین...
هردو تا دوست دیگه باکوگو هیچ کاری انجام نمیدن و با خنده میگن:(هی خوبی؟؟؟؟)
و باکوگو هم میگه آره اما میان اینا... میدوریا هم خودشو میندازه پایین تا به باکوگو کمک کنه!
باکوگو هربار که میدوریا کمکش میکرد دست رد به سینش میزد...
اون از خودش متنفر بود با وجود اینکه خودش رو دوست داشت....
هم از خودش عصبانی بود که همیشه میدوریا رو پس میزد. و خودش رو به خاطر کوسش دوست داشت...
اما پس از مدت ها وقتی که دیگه با میدوریا ارتباطی نداشت... از خودش متنفر میشد...
حتی قصد داشت از مدرسه یا همان یو.ای برود تا میدوریا راحت باشه... اما میدوریا جلوش رو گرفت!
یکی دیگه از دلايل که باکوگو به میدوریا حسادت میکرد این بود که اون بلخر یه کوسه داشت و میتونست رویایی باکوگو رو ازش بگیره قهرمان شماره یک شدن...
که خب به نظر میرسه تو قسمت فصل ها دیگه باکوگو دیگه به میدوریا حسادت نمیکنه!
رنگ مورد علاقه باکوگو: قرمز ،نارنجی
باکوگو قرمز رو به معنی واقعی کلمه انفجار توصیف میکنه
غذای مورد علاقه باکوگو مرغ سوخاری تند و نودل تند هست باکوگو به چیز های تند علاقه شدیدی داره...
تولد باکوگو 20 تیر سال 1387 هستش که این تاریخ رو توی یه سایت دیدم گردن منو نگیرید!
تایپ شخصیتی باکوگو : entj هست...
باکوگو به بازی ژاپنی شاه وزیر فقیر خیلی علاقه داره
توی این بازی یه نفر شاه میشه یه نفر وزیر و یه نفر فقیر این ها باید سعی کنند و مواظب باشند که فقیر جایی سلطنت شاه رو نگیرِ...
و به گفته مادر باکوگو اون تنها فرزندش هست... باکوگو از خوندن کتاب های هنت_ای خوشش میاد(یقه منو نگیرید خودِ سازنده گفته! واسه همین توی کل انیمه هیچ عکسی از اتاق باکوگو نیست و اصلا وجود نداره!)
بله یه منحر_ف کوچولو... که همیشه داره جیغ میزنه...
#مای_هیرو_اکادمی
#کاچان
#کاتسوکی
- ۸.۷k
- ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط