ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا

ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا

به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را

مراد ما وصال توست از دنیا و از عقبی

وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را
دیدگاه ها (۱)

همیــــشه بـــــهانه ی رفـــــتن دارد …کســـی که با دلــــش ...

چنان مشتاقم؛ای دلبر به دیدارتکه از دوری؛برآید از دلم آهی؛بسو...

عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد....زیبا بود؛ا...

در اغوش خدا گریستم تا نوازشم کند...  پرسید پس فرزندم آدمت کو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط