آنگاه کتاب را بالا گرفت و گفت این رو واس

آنــگاه کــتاب را بـالـا گـرفــت و گـفـــت : ایـن رو واســه آرامـش بـرات میـخونــم.
_ تـوش ورزش هــم داره؟
+شـمشیـر بـازی - جـنگ - شـکنجـه - زهـر - عشـق واقـعـی - نفـرت - انتـقـام - هیـولا هـا - شـکارچـی هـا - مـردان بـد - مـردان خـوب - زیـباتریــن زن هـا - مـار ها - عـنکـبوت ها - درد - مـرگ - مـردان شـجاع - مـردان ترسـو - تـعقـیب - گـریـز - دروغ - حـقیقـت - هیـجـان - معـجزه هــا...
مـن گفـتم : بـه نـظر خوب میـاد.
و چشـمانـم را بسـتـم.

ویلیـام گلدمـن _ عروس شـاهـزاده
دیدگاه ها (۲)

از آنجایی که هرگز پدر و مادرم را ندیدم تصوراتم نسبت به چهره ...

- چـرا هـر جـور شـده میخـوای بـا مــن ازدواج کــنـی؟+ اونـوق...

اصولا سعی کنید هرچقدر هم که شرید ،داخل مدرسه و جلوی مسئولین ...

بــرنده شدنــ پســـرا رو تــو بیــلبــورد مــوزیکــ اواردز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط