زندگیه دیگه

زندگیه دیگه؛
گاهی خسته ت میکنه، خیلی خسته ت میکنه؛
اونقد که دوس داری خودکارتو بزاری لای صفحاتش.
یه مدت بری سراغ خودت. هیچی نکنی، با هیچکی حرف نزنی، حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی
میبینی یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ..
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.
دیدگاه ها (۱)

بگذار آبی ها و قرمز ها به جنگشان برسندمن هنوز تکلیفم را با ق...

لطف کن لب های خود را بیش از این"قرمز"نکن رحم کن بر این دل وی...

مرا از حبس آغوشتچه اصراری به آزادی؟برای ماهیان تُنگآزادی گرف...

درد یعنیهر بار عکس جدیدی از تو می بینمجای زیبایی هایتبه انگش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط