هرکی این متنو بخونه و کپی نکنه اکسوال نیست
هرکی این متنو بخونه و کپی نکنه اکسوال نیست
اکسو ال میدونی ینی چی؟؟
یهنی تنهایی...یعنی غم...یعنی ترس...ترس از اینکه چقدر قراره دیگه از هم جدا بشن...ترس از اینکه اخر قراره چی بشه...ترس از اینکه...
اکسو ال بودن راحت نیست...سخته...سخت...
یه پدر ولمون کرد و به راحتی رفت...
یه مرد که همیشه ادعای مرد بودن میکرد ولمون کرد و رفت...حالا ماهیچی سهون...اخه اونو دیه واسه چی تنها گذاشتی؟؟!!
واسه چی رفتی؟واسه چی وقتی پدرمون ترکمون کرد و رفت توام رفتی تو باید میموندی نه اینکه بری...
بعد از رفتن پدرمون و داداشمون دلمون خوش بود هنوزم ده نفرن...ولی بعد از یه مدت مثه یه بمب همه جا پر شد که تائو هم میخاد بره...
اخهههه چراااااااا؟؟؟
هیچ وقت حواستون به ما اکسوالا نبود فقط وانمود میکردید و میکنید که بهمون اهمیت میدین...
چطور تونستید روی شعار وی ار وان پا بزارید اخه چطوری؟؟
بابا هیچ وقت نمیبخشمت اگه تو مریض بودی مشکل قلبی داشتی و رفتی پس چرا الان داری میخونی و میرقصی؟؟؟
تو...لوهان تو مریض بودی دیگه نمیتونستی ادامه بدی؟پس چرا هنوز از اکسو بیرون نرفته موزیک ویدئو بیرون دادی و حتی تو اون رقصیدی؟
میخاستی به ما ثابت کنی هیچید نبود و مارو اتیش بزنی؟
تائو تو دیگه چرا؟
تو عاشق اعضا بودی عاشق اکسو بودی...
پاهات درد میکرد؟واست سخت بود؟نمیتونستی ادامه بدی؟
توام مثه بابا و داداش لوهان بهمون خیانت کردی...بدم خیانت کردی...ادعا کردی و گفتی تا اخر میمونم ولی نموندی...
همتون دروغ گو هسید همتون
بابا؟...کریس؟...اقای وو که بعد از رفتن از اکسو تازه بیشتر معروف شدی هشت نفر از اعضا رو ول کردی و رفتی اونا تورو مثه پدر واقعیشون دوست داشتن ولی تو بهشون پشت کردی و رفتی...
به ما هم پشت کردی و چند میلیون فن رو ول کردی و رفتی...
پس کی میخای جواب چرا های مارو بدی؟؟
تا کی میخای بعضی از اکسو الا ازت متنفر باشن؟
اعتراف کن و بگو واسه چی رفتی حتی اگه به ضررت باشه...!!
هه...
هی لوهان باتو حرفی ندارم...عاشقتم ولی وقتی یاد این میوفتم که سهونو با چه بی رحمی ول کردی و رفتی و تنهاش گذاشتی یه حسی بهم میگه باید ازت متنفر باشم ولی نمیتونم...میفهمی نمیتونم ازت متنفر باشم!!!
تائو تو گریه کردی... واسه اینکه از اکسو رفتی گریه کردی ولی بیشتر ماها گریتو باور نداریم...اگه واست اکسو...اعضا...اکسوالا مهم بودن هر طور شده بود میموندی ولی نموندی چرا؟؟؟
سوالایی هست که ما اکسو الا هیچ وقت بهش نمیرسیم...هیچ وقت...!!
توی اکسو خدارو شکر چانی و بکی رو داریم تا مارو بخندونن...انگار اونا هم دیگه امیدی به گروهشون ندارن...
سهون تنها...
لی تنها و توی چین...
سوهو تنها لیدری که باید سختیای زیادی رو تحمل کنه ولی اینقدر معرفت داره که دم نزنه و از گروه نره...
شیومین و چن خودشونو با کارای مختلف سرگرم میکنن که یه وقت یادشون نیوفته گروه شش نفرشون.یهو به سه نفر تبدیل شد...
چانیول و بکهیون هم که هم دیگه رو دارن ولی با این حال غم های بزرگی تو دلشونه که چهره ی همیشه خندانشون نمیزاره که اونو بروز بدن...
هیچ اکسوالی این رو فراموش نمیکنه که واسه کنسرت پرامیس کای چقدر گریه کرد...
هیچ اکسوالی نبود که با دیدن اشک کای یه اشکم شده نریزه...
این چیزا سخته ادم رو داغون میکنه..
وقتی کای...سهون 2013رو با کای و سهون 2016مقایسه میکنم زمین تا اسمون فرق کردن...همیشه چهرهاشون ناراحته...خستن...ناامیدن...
دی او همیشه سرد برخورد میکنه و وانمود میکنه هیچ چیز براش مهم نیست ولی یه اکسو اله واقعی حتی از چهره ی اعضا هم میفهمه که حالشون خوبه یا نه!!
سهون همش چانبک رو تو بغل هم میندازه و یه گوشه وایمیسه و بهشون نگا میکنه شاید تو دلش ارزو میکنه یه بار دیگه که شده برگرده عقب و بتونه همینطوری هم شده لوهان رو تو بغل بگیره ولی هم سهون هم اکسوالا میدونیم که نمیشه!!!
اخه چراااا؟؟؟چرا اینقدر از هم فرار میکنید؟؟؟
با این همه غم و غصه و گریه بازم به اکسو ال بودنم افتخار میکنم... افتخار میکنم که با همیچین ادمایی مثه سهون اشنا شدم و ازشون یاد گرفتم که باید توی همه ی سختیا قوی بود تا شاید یه روز درست بشه...
به امید روزی که اکسوی دوازده نفره باز دور هم جمع بشن و شعار وی ار وانشون گوش همه ی اکسوالا رو پر کنه...
پس به امید اون روز همه ی اکسو الا...
WE ARE ONE
اکسو ال میدونی ینی چی؟؟
یهنی تنهایی...یعنی غم...یعنی ترس...ترس از اینکه چقدر قراره دیگه از هم جدا بشن...ترس از اینکه اخر قراره چی بشه...ترس از اینکه...
اکسو ال بودن راحت نیست...سخته...سخت...
یه پدر ولمون کرد و به راحتی رفت...
یه مرد که همیشه ادعای مرد بودن میکرد ولمون کرد و رفت...حالا ماهیچی سهون...اخه اونو دیه واسه چی تنها گذاشتی؟؟!!
واسه چی رفتی؟واسه چی وقتی پدرمون ترکمون کرد و رفت توام رفتی تو باید میموندی نه اینکه بری...
بعد از رفتن پدرمون و داداشمون دلمون خوش بود هنوزم ده نفرن...ولی بعد از یه مدت مثه یه بمب همه جا پر شد که تائو هم میخاد بره...
اخهههه چراااااااا؟؟؟
هیچ وقت حواستون به ما اکسوالا نبود فقط وانمود میکردید و میکنید که بهمون اهمیت میدین...
چطور تونستید روی شعار وی ار وان پا بزارید اخه چطوری؟؟
بابا هیچ وقت نمیبخشمت اگه تو مریض بودی مشکل قلبی داشتی و رفتی پس چرا الان داری میخونی و میرقصی؟؟؟
تو...لوهان تو مریض بودی دیگه نمیتونستی ادامه بدی؟پس چرا هنوز از اکسو بیرون نرفته موزیک ویدئو بیرون دادی و حتی تو اون رقصیدی؟
میخاستی به ما ثابت کنی هیچید نبود و مارو اتیش بزنی؟
تائو تو دیگه چرا؟
تو عاشق اعضا بودی عاشق اکسو بودی...
پاهات درد میکرد؟واست سخت بود؟نمیتونستی ادامه بدی؟
توام مثه بابا و داداش لوهان بهمون خیانت کردی...بدم خیانت کردی...ادعا کردی و گفتی تا اخر میمونم ولی نموندی...
همتون دروغ گو هسید همتون
بابا؟...کریس؟...اقای وو که بعد از رفتن از اکسو تازه بیشتر معروف شدی هشت نفر از اعضا رو ول کردی و رفتی اونا تورو مثه پدر واقعیشون دوست داشتن ولی تو بهشون پشت کردی و رفتی...
به ما هم پشت کردی و چند میلیون فن رو ول کردی و رفتی...
پس کی میخای جواب چرا های مارو بدی؟؟
تا کی میخای بعضی از اکسو الا ازت متنفر باشن؟
اعتراف کن و بگو واسه چی رفتی حتی اگه به ضررت باشه...!!
هه...
هی لوهان باتو حرفی ندارم...عاشقتم ولی وقتی یاد این میوفتم که سهونو با چه بی رحمی ول کردی و رفتی و تنهاش گذاشتی یه حسی بهم میگه باید ازت متنفر باشم ولی نمیتونم...میفهمی نمیتونم ازت متنفر باشم!!!
تائو تو گریه کردی... واسه اینکه از اکسو رفتی گریه کردی ولی بیشتر ماها گریتو باور نداریم...اگه واست اکسو...اعضا...اکسوالا مهم بودن هر طور شده بود میموندی ولی نموندی چرا؟؟؟
سوالایی هست که ما اکسو الا هیچ وقت بهش نمیرسیم...هیچ وقت...!!
توی اکسو خدارو شکر چانی و بکی رو داریم تا مارو بخندونن...انگار اونا هم دیگه امیدی به گروهشون ندارن...
سهون تنها...
لی تنها و توی چین...
سوهو تنها لیدری که باید سختیای زیادی رو تحمل کنه ولی اینقدر معرفت داره که دم نزنه و از گروه نره...
شیومین و چن خودشونو با کارای مختلف سرگرم میکنن که یه وقت یادشون نیوفته گروه شش نفرشون.یهو به سه نفر تبدیل شد...
چانیول و بکهیون هم که هم دیگه رو دارن ولی با این حال غم های بزرگی تو دلشونه که چهره ی همیشه خندانشون نمیزاره که اونو بروز بدن...
هیچ اکسوالی این رو فراموش نمیکنه که واسه کنسرت پرامیس کای چقدر گریه کرد...
هیچ اکسوالی نبود که با دیدن اشک کای یه اشکم شده نریزه...
این چیزا سخته ادم رو داغون میکنه..
وقتی کای...سهون 2013رو با کای و سهون 2016مقایسه میکنم زمین تا اسمون فرق کردن...همیشه چهرهاشون ناراحته...خستن...ناامیدن...
دی او همیشه سرد برخورد میکنه و وانمود میکنه هیچ چیز براش مهم نیست ولی یه اکسو اله واقعی حتی از چهره ی اعضا هم میفهمه که حالشون خوبه یا نه!!
سهون همش چانبک رو تو بغل هم میندازه و یه گوشه وایمیسه و بهشون نگا میکنه شاید تو دلش ارزو میکنه یه بار دیگه که شده برگرده عقب و بتونه همینطوری هم شده لوهان رو تو بغل بگیره ولی هم سهون هم اکسوالا میدونیم که نمیشه!!!
اخه چراااا؟؟؟چرا اینقدر از هم فرار میکنید؟؟؟
با این همه غم و غصه و گریه بازم به اکسو ال بودنم افتخار میکنم... افتخار میکنم که با همیچین ادمایی مثه سهون اشنا شدم و ازشون یاد گرفتم که باید توی همه ی سختیا قوی بود تا شاید یه روز درست بشه...
به امید روزی که اکسوی دوازده نفره باز دور هم جمع بشن و شعار وی ار وانشون گوش همه ی اکسوالا رو پر کنه...
پس به امید اون روز همه ی اکسو الا...
WE ARE ONE
۲۰.۶k
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.