دست مرا بگیر که باغ نگاه تو چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود من جاودانم که پرستوی بوسهات بر روی من دری ز بهشت خدا گشود اما چه میکنی دلی را که در بهشت خدا هم غریب بود؟! “فریدون مشیری“
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.