دست مرا بگیر
دست مرا بگیر
که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانم
که پرستوی بوسهات
بر روی من دری ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی
دلی را
که در بهشت خدا هم
غریب بود؟!
“فریدون مشیری“
که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانم
که پرستوی بوسهات
بر روی من دری ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی
دلی را
که در بهشت خدا هم
غریب بود؟!
“فریدون مشیری“
۶.۵k
۰۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.