چه جای شکوه اگر زخم آتشین خوردم

چه جای شِکوه اگر زخم آتشین خوردم
که هر چه بود ز مارِ در آستین خوردم

فقط به خیزش فواره ها نظر کردم
فرود آب ندیدم! فریب از این خوردم

مرا نه دشمن شیطانی ام به خاک افکند
که تیر وسوسه از یارِ در کمین خوردم

ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه
من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم!

قفس گشودی ام و «اختیار» بخشیدی
همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم


#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۲)

#عکسنوشته

#عکسنوشته#عادل_دانتیسم #آرزو

#عکسنوشته#دلگیری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط