ای کاش پرنده بودم تا میتوانستم از بالای ابرهای بغض آلود

"ای کاش پرنده بودم تا میتوانستم از بالای ابرهای بغض آلود، زندگی کردنت را تماشا کنم .
ای کاش دریا بودم تا میتوانستی سنگِ دغدغه هایت را در دلم پرتاب کنی و ساعت ها به من خیره بمانی .
ای کاش فردا بودم تا هر روز در انتظارم بنشینی
و ای کاش با تو آنجا بودم؛ در کنار دریا چشم انتظار فردا و غرق شده در رویاهایمان پرواز کردن را به تو می آموختم."
🍃❤️
دیدگاه ها (۰)

من همانم که به امواج جنون دلبستمدل به دریا زده ام عاشق دریا ...

"تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریاییتو همان ناب ترین جاذبه ...

"در هیاهوی شبم گم شده ام .. تو مرا پیدا کن آری خودت . . با د...

جز غمت نیست در اندیشهٔ شوریده‌سرانبر سر راه تو ماییم و نگاهی...

ای کاش میتوانستی خانه ای که در قلبم ساختی را ببینی ، ای کاش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط