صدایم ڪه میڪنی
#صدایم_ڪه_میڪنی
باران مے شوم و یڪریز
دفتر سپید دیدگانت را خیس از
قطرات شعر مے نمایم
انگار #من متولد شده ام
#تو را دوست بدارم
انگار به دنیا امده ام
براے #توو بمیرم
ڪمے از شراب #لبانت را
در پیاله دلتنگیم بریز و بگذار این #عشق
انچنان در جانم رعشه بیندازد
ڪه جز با گرمے دستانت ارام نگیرم
باران مے شوم و یڪریز
دفتر سپید دیدگانت را خیس از
قطرات شعر مے نمایم
انگار #من متولد شده ام
#تو را دوست بدارم
انگار به دنیا امده ام
براے #توو بمیرم
ڪمے از شراب #لبانت را
در پیاله دلتنگیم بریز و بگذار این #عشق
انچنان در جانم رعشه بیندازد
ڪه جز با گرمے دستانت ارام نگیرم
۳.۷k
۲۸ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.