نام وصلش به زبان نتوان برد

نام وصلش به زبان نتوان برد
ور کسی برد ندانم جان برد
وصل او گوهر بحری است شگرف
ره بدو می‌نتوان آسان برد،#عطار
دیدگاه ها (۰)

دل به امید وصل تو باد به دست می‌رودجان ز شراب شوق تو باده‌پر...

ای عشق همه بهانه از توست من خامشم این ترانه از توست از بانگ ...

مرغ باغ ملکوتم. . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط