𝐩𝐚𝐫𝐭"𝟒
𝐩𝐚𝐫𝐭"𝟒
ا/ت:اون قاتل چی؟
ته:اون قاتل پدر لیاست
ا/ت:لیا کیه؟
ته:فعلا ندونی بهتره
ا/ت:خب پدر لیا کیه؟
ته:عموی من و تو
ا/ت:چییییییییی؟ چطور یکی میتونه برادر خودشو بکشه؟
ته:چون بابا یه پلیس بود و عمو یه مافیا
بابا تو ماموریتش قرار بود عمو رو لو بده و بندازتش زندان اما عمو اونو کشت
ا/ت:اما داداش تو هم که مافیایی
ته:نچ نیستم
ا/ت:دیگه واقعا دارم گیج میشم
اگه مافیا نیستی پس چیی؟
ته:قول میدی یه راز بمونه؟
ا/ت:اره قول میدم
ته:خببببب باید بگم که من یه مامور مخفیم
ا/ت:چیییییییی؟ مامور مخفی( با داد)
ته:هیششش اروممم
مثلا قرار بود راز باشه الان کل ملت فهمیدن
ا/ت:باشه باشه من ارومم من ارومم اصلا اصلا اصلا هم هیجان زده نیستم
ته:خدای من اصلا عوض نشدی هنوزم احمقی( با خنده)
ا/ت:یااا کیم تهیونگ
ته:باشه باشه
~جیمین~
کوک:که اینطور
پس یعنی الان ا/ت زندست داداشش تهیونگ و فراموشی گرفته
جیمین:اوهوم درسته
کوک:جیمین دیگه نباید به کسی بگی داخل خونه هم راجبش حرف نمیزنی
تهیونگ راست میگه منم به یکی شک دارم اما مطمعن نیستم
جیمین:بزار حدس بزنم لیا درسته؟ اونو که خودمم بهش شک دارم
کوک:خب اسکول چرا میزاری نزدیکت بشه؟
جیمین:به موقعش میفهمی
کوک:این داستان جوجوی مرموز وارد میشود
جیمین:تنت میخاره نه؟
کوک:اخ اره خیلی بی زحمت بیا کمرمو بخارون
جیمین:خودت خواستی جئون جونگ کوک
تق تق
جیمین:کیه؟
ناشناس: من هستم.......
تعداد لایک:۱۵
تعداد کامنت:۲۰
ا/ت:اون قاتل چی؟
ته:اون قاتل پدر لیاست
ا/ت:لیا کیه؟
ته:فعلا ندونی بهتره
ا/ت:خب پدر لیا کیه؟
ته:عموی من و تو
ا/ت:چییییییییی؟ چطور یکی میتونه برادر خودشو بکشه؟
ته:چون بابا یه پلیس بود و عمو یه مافیا
بابا تو ماموریتش قرار بود عمو رو لو بده و بندازتش زندان اما عمو اونو کشت
ا/ت:اما داداش تو هم که مافیایی
ته:نچ نیستم
ا/ت:دیگه واقعا دارم گیج میشم
اگه مافیا نیستی پس چیی؟
ته:قول میدی یه راز بمونه؟
ا/ت:اره قول میدم
ته:خببببب باید بگم که من یه مامور مخفیم
ا/ت:چیییییییی؟ مامور مخفی( با داد)
ته:هیششش اروممم
مثلا قرار بود راز باشه الان کل ملت فهمیدن
ا/ت:باشه باشه من ارومم من ارومم اصلا اصلا اصلا هم هیجان زده نیستم
ته:خدای من اصلا عوض نشدی هنوزم احمقی( با خنده)
ا/ت:یااا کیم تهیونگ
ته:باشه باشه
~جیمین~
کوک:که اینطور
پس یعنی الان ا/ت زندست داداشش تهیونگ و فراموشی گرفته
جیمین:اوهوم درسته
کوک:جیمین دیگه نباید به کسی بگی داخل خونه هم راجبش حرف نمیزنی
تهیونگ راست میگه منم به یکی شک دارم اما مطمعن نیستم
جیمین:بزار حدس بزنم لیا درسته؟ اونو که خودمم بهش شک دارم
کوک:خب اسکول چرا میزاری نزدیکت بشه؟
جیمین:به موقعش میفهمی
کوک:این داستان جوجوی مرموز وارد میشود
جیمین:تنت میخاره نه؟
کوک:اخ اره خیلی بی زحمت بیا کمرمو بخارون
جیمین:خودت خواستی جئون جونگ کوک
تق تق
جیمین:کیه؟
ناشناس: من هستم.......
تعداد لایک:۱۵
تعداد کامنت:۲۰
۵.۸k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.