Part2:
Part2:
ادامه ویو جونگ کوک:
اما یه دختره اصلا به ما توجه نکرد رو رفت داخل دانشگاه برام تعجب داشت چون وقتی دخترا مارو میبینن دورمون جمع میشن و هی خودشونو میچسبونن یه ما اما اون اصلا توجهی نکرد رو رفت بهش توجهی نکردم و رفتم داخل دانشگاه که همون دختررو دیدم که داره با دوستاش صحبت میکنه همونجوری بهش زل زده بودم که متوجه صدای بچه ها نشدم
تهیونگ: جونگ کوک ...داداششش...خررررر....صدای منم میشنوی
جونگ کوک:ها..چیه...صداتو نشنیدم...بگو ببینم چی میگی
تهیونگ:هیچی میگم بیا بریم الان استاد میاد
جونگ کوک:باشه بیا بریم راستی دیگه منو خر صدا نکن وگرنه خودت میدونی دیگه(👿)
تهیونگ:ایشششش باشه
ویو ات:
رفتیم سر کلاس و منتظر استاد بودیم که دیدم همون چند تا پسری که دم ورودیه دانشگاه دیده بودم اومدن سر کلاس که یکی از همون پسرا به من چشمک زد خیلی تعجب کرده بودم که چرا بهم چشمک زد وقتی اونا اومدن همه ی دخترای ملاس فقط داشتن به اونا نگاه میکردن ولی وقتی به من چشمک زد همه ی دخترا برگشتن و با یه نفرت خاصی نگاهم میکردن
ادامه ویو جونگ کوک:
اما یه دختره اصلا به ما توجه نکرد رو رفت داخل دانشگاه برام تعجب داشت چون وقتی دخترا مارو میبینن دورمون جمع میشن و هی خودشونو میچسبونن یه ما اما اون اصلا توجهی نکرد رو رفت بهش توجهی نکردم و رفتم داخل دانشگاه که همون دختررو دیدم که داره با دوستاش صحبت میکنه همونجوری بهش زل زده بودم که متوجه صدای بچه ها نشدم
تهیونگ: جونگ کوک ...داداششش...خررررر....صدای منم میشنوی
جونگ کوک:ها..چیه...صداتو نشنیدم...بگو ببینم چی میگی
تهیونگ:هیچی میگم بیا بریم الان استاد میاد
جونگ کوک:باشه بیا بریم راستی دیگه منو خر صدا نکن وگرنه خودت میدونی دیگه(👿)
تهیونگ:ایشششش باشه
ویو ات:
رفتیم سر کلاس و منتظر استاد بودیم که دیدم همون چند تا پسری که دم ورودیه دانشگاه دیده بودم اومدن سر کلاس که یکی از همون پسرا به من چشمک زد خیلی تعجب کرده بودم که چرا بهم چشمک زد وقتی اونا اومدن همه ی دخترای ملاس فقط داشتن به اونا نگاه میکردن ولی وقتی به من چشمک زد همه ی دخترا برگشتن و با یه نفرت خاصی نگاهم میکردن
۳.۸k
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.