انقدر براش نوشتم و پاک کردم

انقدر براش نوشتم و پاک کردم
نوشتم و پاک کردم
نوشتم و پاک کردم
انقدر تو تمام این سه چهار ساعت براش نوشتم و پاک کردم.
نوشتم و ترسیدم
نوشتم و گفتم نه
نوشتم و گفتم زشت نباشه؟
نوشتم و گفتم مزاحمش نباشم؟
نوشتم و گفتم زشته بابا !
نوشتم و گفتم بدش بیاد چی؟
نوشتم و گفتم
نوشتم و ترسیدم و پاک کردم و حتی یه کلمه ساده ام نتونستم بگم♥️
دیدگاه ها (۲)

به قدری قلبم غصه داره...به قدری بغض دارم و اشک ریختم که فقط ...

اسکار مظلومانه ترین جمله میرسه به(همین که خوشحاله برا من بسه...

+ تا حالا به هشتاد و نه سالگیت فکر کردی؟- نه...+ اگه پیر بشی...

من‌من

گاهی دلم یه صدای کوچیک می‌خواد، یه صدای نرم که توی شلوغی دن...

آرزوی پدر شدن دارم

زور و عشق پارت ۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط