صبح شده بود

صبح شده بود.

نور آفتاب از پنجر۲.۰k

بعد از اینکه کش و قوصی به بدنت دادی سعی در بیدار کردن جیمین داشتی.

جیمین همسرت بود و همینطور استادت همیشه بهت میگفت درست رو بخون و توام از درس خوشت نمیومد

بالاخره تونستی بیدارش کنی

با چشمای نیمه باز و صدایی خوابالود لب زد چیشده؟

هانا يااااا.. مثلا باید بریم مدرسه هااا دست به کمر

پسر.. خندید و ادامه داد باشه باشه آروم باش جوجه فلفلی

این لقبی بود که همیشه باهاش صدات میکرد و تو هم عاشقش بودی

هانا خب من میرم صبحونه رو آماده کنم بیام ببینم باز خوابیدی میزنمتا

جیمین باشه باشه.. نزن خنده

وارد کلاس شدی جیمین رفته بود دفتر دبیر ها...

سر جات نشستی دقیقا جات روبه روی جیمین بود. یعنی میز معلم

چند دقیقه بعد.. جیمین وارد کلاس شد.

همه بلند شدن و بعد از چند ثانیه نشستن

جیمین ممنونم.. صبحتون بخیر .. امروز قرار هست امتحان تاریخ بگیرم از شما ها ... درسته؟

همه یک صدا گفتن بله

جیمین خب.. هانا .. بیا برگه ها رو پخش کن

بلند شدی و رفتی برگه ها رو از دستش گرفتی و شروع کردی به پخش کردن

بعد از اینکه برگه ها رو پخش کردی نشستی و شروع کردی امتحان رو.

جیمین محض اطلاع از من کمک نخواید. اگر هم میخواید.. فقط یکبار

جوابتون رو میدم

با خودت گفتی بدبخت شدم

نصف کلاس امتحانشون رو تموم کرده بودن و تو مونده بودی با چندنفر با صدایی آروم طوری که فقط خودت بشنوی لب زدی همین قدر بلدم میخواد بخواد.. نمیخواد هم نخواد.

بلند شدی و برگت رو دادی

هانا بفرمایید چشم غرهوارد کلاس شدی.. جیمین رفته بود دفتر دبیر ها...

سر جات نشستی. دقیقا جات روبه روی جیمین بود. یعنی میز معلم

چند دقیقه بعد.. جيمين وارد کلاس شد.

همه بلند شدن و بعد از چند ثانیه نشستن

جیمین ممنونم.. صبحتون بخیر .. امروز قرار هست امتحان تاریخ بگیرم از شما

ها ... درسته؟

همه یک صدا گفتن بله

جیمین خب.. هانا .. بیا برگه ها رو پخش کن بلند شدی و رفتی برگه ها رو از دستش گرفتی و شروع کردی به پخش کردن

بعد از اینکه برگه ها رو پخش کردی نشستی و شروع کردی امتحان رو.

جیمین محض اطلاع از من کمک نخواید. اگر هم میخواید.. فقط یکبار

جوابتون رو میدم

با خودت گفتی بدبخت شدم

نصف کلاس امتحانشون رو تموم کرده بودن و تو مونده بودی با چندنفر با صدایی آروم طوری که فقط خودت بشنوی لب زدی همین قدر بلدم میخواد

بخواد.. نمیخواد هم نخواد

بلند شدی و برگت رو دادی

هانا بفرمایید چشم غره

پسر خندش گرفته بود. اما ظاهرش رو حفظ کرد ممنون

توی ماشین بودید و در راه خونه بودید

جیمین جوجه فلفلی؟

هانا

جيمين يااا.. قهر نکن دیگه

با حالتی مظلوم این رو گفت که با صدایی بلند جوابش رو دادی جیمین.. تو میدونستی من اون سوالات رو مشکل دارم. پس واسه
دیدگاه ها (۱)

ات ولی من رو استادمون کراشمتهیونگ اوکی باشه راستش منم خیلی و...

مین یونگی

لطفا لایک و کامنت بزارید❤

پارت ۸( خب بچه ها علامت هارو دوباره براتون میذارم)دینا=* ...

پارت ۷ویو رزی:بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و فرم...

My angel (part5)نفهمیدی چیشد که مرد ازت جدا شد و با خوردن مش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط