📝
📝
#یادداشت_روز
حق تقدم با عابر است!
حسین شریعتمداری
ناصرآقا یکی از رانندههای قدیمی تهران بود...قهوه خانه چی از قول او نقل میکند که میگفت؛ یکی از روزها که باد تندی میوزید با اتوبوسم که پُر از مسافر بود وارد میدان توپخانه شدم، ناگهان چشمم به عابری افتاد که باد کلاهش را ربوده بود و او وسط میدان دنبال کلاهش میدوید. اتوبوسم ترمز درست و حسابی نداشت و فرمانش هم گیج میزد هر چه بوق زدم بیفایده بود و عابر ششدانگ حواسش را به کلاهش داده و دنبال آن میدوید. اتوبوس به چند قدمی عابر رسیده بود. همه مهارتم را به کار گرفتم و بالاخره با هزار زحمت توانستم کلاه را رد کنم!... قهوهچی که دلش برای عابر به شور افتاده و منتظر نتیجه ماجرا بود با دلواپسی پرسید؛ ناصر آقا! پس عابر چی؟ و ناصر آقا سینهای صاف کرد و گفت؛ عابر که هیچی! زیر چرخهای اتوبوس له شد و عمرش را به شما داد! اما در عوض کلاه سالم مانده بود! قهوهچی به ملامت گفت؛ مهارتی که از آن دم میزدی همین بود؟! کلاه بیسر به چه دردی میخورد؟ و ناصرآقا قیافه حق به جانبی گرفت و گفت؛ بالاخره یک سر دیگر پیدا میشود که کلاه را روی آن بگذارند!...
آقای روحانی...میفرمایند؛ رونق صادرات در تایلند و ویتنام و مالزی به خاطر آن است که روابطشان را با دنیا بر مبنای تعامل سازنده قرار دادهاند و نتیجه میگیرد که «از دعوا با دنیا صادرات بیرون نمیآید»! و توضیح نمیدهند که کلاه توقف صادرات را آمریکاییها در جریان توافق هستهای بر سر کشورمان گذاشتهاند...
آقای روحانی کینهتوزی سی و چند ساله و بیوقفه آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی را هم به حساب دعوای ما با دنیا میگذارند!...
آقای روحانی...به گونهای از ضرورت اعتماد به ملت سخن میگویند که انگار در مقابل تلاش ایشان و دولتشان برای اعتماد به مردم کسانی ایستادگی کرده و مانع از برقراری این اعتماد شدهاند! ایشان در همین زمینه میگوید «باید به ملت ایران اعتماد کنیم، فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمیتوانند مورد اعتماد ما باشند»! باز هم جناب رئیس جمهور توضیح نمیدهند که مگر نیروهای امنیتی مانع ایجاد اعتماد به مردم بودهاند؟! ...برخی از وزیران و مشاوران ایشان از اعضای موثر مراکز امنیتی کشور بودهاند و مخصوصا شخص جناب آقای دکتر روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یعنی یکی از برجستهترین کانونهای امنیتی کشور بوده است...
رئیسجمهور محترم در جمع مردم اراک، برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه میکند که برای چیدن سیب و گلابی آمدهاند و خطاب به آنها میگوید؛ باید برای بهرهبرداری از میوههای این باغ صبر کرد! این اظهارات آقای روحانی در حالی است که پیش از این برجام را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود «در همان روز اول توافق، تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریمهای تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»! اکنون باید از آقای روحانی پرسید سخن آن روزهایتان را باید باور کرد و یا اظهارات امروزتان را که با یکدیگر در تناقض بوده و فاصلهای پرناشدنی دارند.
یکی از وعدههای اصلی و پررنگ آقای روحانی که قبل و بعد از انتخابات روی آن تأکید کرده بودند، ایجاد اشتغال بود...وی در جمع مردم خمین ابراز میدارد که طی یک سال 714 هزار شغل ایجاد کرده است و این در حالی است که مرکز پژوهشهای مجلس از بیکاری بیش از 7 میلیون نفر خبر داده و تأکید میکند ادامه مسیر با این شیب، تعداد بیکاران را در سال 1400 به 11 میلیون نفر میرساند...
آقای روحانی در جمع مردم خمین میگوید؛ «کارخانههای ما یکی پس از دیگری از رکود خارج میشود»! این ادعای رئیسجمهور محترم در حالی است که وزیر صنعت ایشان تأکید میکند «7 هزار واحد متوقف در شهرکهای صنعتی وجود دارد» و معاون وزیر صنعت خبر میدهد «10 هزار واحد صنعتی یعنی 29/5 درصد کل واحدهای صنعتی، با ظرفیت کمتر از 50درصد کار میکنند» و نماینده مجلس اعلام میکند «60 درصد واحدهای صنعتی و تولیدی تعطیل است»...
...تردیدی نیست که جناب ایشان رسیدن به این نقطه را در برنامه کاری خویش نداشته و نمیپسندیدهاند...حال آن که چاره کار در تغییر مسیر حرکت دولت و جا به جایی ریلگذاریهای پیشین است و نه جا بهجایی این وزیر و آن معاون و یا پنهان کردن واقعیات تلخی نظیر دستاورد تقریبا هیچ برجام، تحمیل رکود، تعطیلی مراکز تولید، تحقیر نظام و مردم در برابر بیگانگان و مشغول کردن دولت به مسائل ح
#یادداشت_روز
حق تقدم با عابر است!
حسین شریعتمداری
ناصرآقا یکی از رانندههای قدیمی تهران بود...قهوه خانه چی از قول او نقل میکند که میگفت؛ یکی از روزها که باد تندی میوزید با اتوبوسم که پُر از مسافر بود وارد میدان توپخانه شدم، ناگهان چشمم به عابری افتاد که باد کلاهش را ربوده بود و او وسط میدان دنبال کلاهش میدوید. اتوبوسم ترمز درست و حسابی نداشت و فرمانش هم گیج میزد هر چه بوق زدم بیفایده بود و عابر ششدانگ حواسش را به کلاهش داده و دنبال آن میدوید. اتوبوس به چند قدمی عابر رسیده بود. همه مهارتم را به کار گرفتم و بالاخره با هزار زحمت توانستم کلاه را رد کنم!... قهوهچی که دلش برای عابر به شور افتاده و منتظر نتیجه ماجرا بود با دلواپسی پرسید؛ ناصر آقا! پس عابر چی؟ و ناصر آقا سینهای صاف کرد و گفت؛ عابر که هیچی! زیر چرخهای اتوبوس له شد و عمرش را به شما داد! اما در عوض کلاه سالم مانده بود! قهوهچی به ملامت گفت؛ مهارتی که از آن دم میزدی همین بود؟! کلاه بیسر به چه دردی میخورد؟ و ناصرآقا قیافه حق به جانبی گرفت و گفت؛ بالاخره یک سر دیگر پیدا میشود که کلاه را روی آن بگذارند!...
آقای روحانی...میفرمایند؛ رونق صادرات در تایلند و ویتنام و مالزی به خاطر آن است که روابطشان را با دنیا بر مبنای تعامل سازنده قرار دادهاند و نتیجه میگیرد که «از دعوا با دنیا صادرات بیرون نمیآید»! و توضیح نمیدهند که کلاه توقف صادرات را آمریکاییها در جریان توافق هستهای بر سر کشورمان گذاشتهاند...
آقای روحانی کینهتوزی سی و چند ساله و بیوقفه آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی را هم به حساب دعوای ما با دنیا میگذارند!...
آقای روحانی...به گونهای از ضرورت اعتماد به ملت سخن میگویند که انگار در مقابل تلاش ایشان و دولتشان برای اعتماد به مردم کسانی ایستادگی کرده و مانع از برقراری این اعتماد شدهاند! ایشان در همین زمینه میگوید «باید به ملت ایران اعتماد کنیم، فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمیتوانند مورد اعتماد ما باشند»! باز هم جناب رئیس جمهور توضیح نمیدهند که مگر نیروهای امنیتی مانع ایجاد اعتماد به مردم بودهاند؟! ...برخی از وزیران و مشاوران ایشان از اعضای موثر مراکز امنیتی کشور بودهاند و مخصوصا شخص جناب آقای دکتر روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یعنی یکی از برجستهترین کانونهای امنیتی کشور بوده است...
رئیسجمهور محترم در جمع مردم اراک، برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه میکند که برای چیدن سیب و گلابی آمدهاند و خطاب به آنها میگوید؛ باید برای بهرهبرداری از میوههای این باغ صبر کرد! این اظهارات آقای روحانی در حالی است که پیش از این برجام را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود «در همان روز اول توافق، تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریمهای تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»! اکنون باید از آقای روحانی پرسید سخن آن روزهایتان را باید باور کرد و یا اظهارات امروزتان را که با یکدیگر در تناقض بوده و فاصلهای پرناشدنی دارند.
یکی از وعدههای اصلی و پررنگ آقای روحانی که قبل و بعد از انتخابات روی آن تأکید کرده بودند، ایجاد اشتغال بود...وی در جمع مردم خمین ابراز میدارد که طی یک سال 714 هزار شغل ایجاد کرده است و این در حالی است که مرکز پژوهشهای مجلس از بیکاری بیش از 7 میلیون نفر خبر داده و تأکید میکند ادامه مسیر با این شیب، تعداد بیکاران را در سال 1400 به 11 میلیون نفر میرساند...
آقای روحانی در جمع مردم خمین میگوید؛ «کارخانههای ما یکی پس از دیگری از رکود خارج میشود»! این ادعای رئیسجمهور محترم در حالی است که وزیر صنعت ایشان تأکید میکند «7 هزار واحد متوقف در شهرکهای صنعتی وجود دارد» و معاون وزیر صنعت خبر میدهد «10 هزار واحد صنعتی یعنی 29/5 درصد کل واحدهای صنعتی، با ظرفیت کمتر از 50درصد کار میکنند» و نماینده مجلس اعلام میکند «60 درصد واحدهای صنعتی و تولیدی تعطیل است»...
...تردیدی نیست که جناب ایشان رسیدن به این نقطه را در برنامه کاری خویش نداشته و نمیپسندیدهاند...حال آن که چاره کار در تغییر مسیر حرکت دولت و جا به جایی ریلگذاریهای پیشین است و نه جا بهجایی این وزیر و آن معاون و یا پنهان کردن واقعیات تلخی نظیر دستاورد تقریبا هیچ برجام، تحمیل رکود، تعطیلی مراکز تولید، تحقیر نظام و مردم در برابر بیگانگان و مشغول کردن دولت به مسائل ح
۱.۶k
۰۴ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.