The school of the rich
The school of the rich
مدرسه ی ثروتمندان
part11
فهمیدم جنیه اخه جز اون کی میتونه باشه، میخواستم برگردم که با صداش متوقف شدم :
&سولااااااا....ترو...خدا...نرو..(همشو با هق هق میگه)
برگشتم و بغلش کردم و گفتم:
+هی دختر جای دوری که نمیرم تازه توهم میتونی بیای بعدم نمیرم که واسه همیشه بمونم
که تهیونگ پرید وسط:
€هی سولایااااا نرو دیگه بمون اگه بخاطر یه شخصی میخوای بری..واقعا که(به صورت خیلی ناراضی و به کوک اشاره میکنه)
که ایندفعه کوک پرید وسط:
_هه خانوم کوچولو میخوای بخاطر من بری؟(خنده ی مسخره)
اگه اینطوریه میتونی پیشم باشی اما به عنوان یه زیر خواب(خنده ی مسخره ی بلند)
نظرت چیه؟(بدونید همشو با حالت مسخره کردن گفت)
+موندم چجوری با توی مسخره قرار میذاشتم هه(میخنده)
تهیونگ سرشو میندازه پایین تا بره که سولا بازوشو میگیره و برش میگردونه سر جاش
+تهیونگااا قهر نکن دیگهه بخدا جای دوری که نمیرم تازه میدونید همیشه یکی از ارزوهام بوده که مامان و بابام بزارن من برم پیش خواهر و برادرم؟
میدونی چقدر منتظر بودم تا بزارن؟
شماها شاید فکر کنید من بخام بخاطر کسی از اینجا برم ولی اصلا اینطوری نیست من از بچگی دوست داشتم برم و الانم دارم میرم و خیلی خوشحالم
اما نگران نباشید حتما برمیگردم...(با کمی بغض)
کوک ویو
یعنی واقعا بخاطر من نمیخواد بره؟
که جنیفر اومد کنار کوک و گفت که ببین دختره رو بخاطر اینکه مثلا هیچکس نفهمه داره بخاطر تو میره چه نقشی بازی میکنه
که باز همون افکار مسخره شکل گرفت
که یهو.....
_____________~
ببخشید بابت تاخیر متاسفانه ادمینتون امتحان داشتم و برای مدتی گوشی در دسترش نبود^~^
نظرتون یادتون نره:)
مدرسه ی ثروتمندان
part11
فهمیدم جنیه اخه جز اون کی میتونه باشه، میخواستم برگردم که با صداش متوقف شدم :
&سولااااااا....ترو...خدا...نرو..(همشو با هق هق میگه)
برگشتم و بغلش کردم و گفتم:
+هی دختر جای دوری که نمیرم تازه توهم میتونی بیای بعدم نمیرم که واسه همیشه بمونم
که تهیونگ پرید وسط:
€هی سولایااااا نرو دیگه بمون اگه بخاطر یه شخصی میخوای بری..واقعا که(به صورت خیلی ناراضی و به کوک اشاره میکنه)
که ایندفعه کوک پرید وسط:
_هه خانوم کوچولو میخوای بخاطر من بری؟(خنده ی مسخره)
اگه اینطوریه میتونی پیشم باشی اما به عنوان یه زیر خواب(خنده ی مسخره ی بلند)
نظرت چیه؟(بدونید همشو با حالت مسخره کردن گفت)
+موندم چجوری با توی مسخره قرار میذاشتم هه(میخنده)
تهیونگ سرشو میندازه پایین تا بره که سولا بازوشو میگیره و برش میگردونه سر جاش
+تهیونگااا قهر نکن دیگهه بخدا جای دوری که نمیرم تازه میدونید همیشه یکی از ارزوهام بوده که مامان و بابام بزارن من برم پیش خواهر و برادرم؟
میدونی چقدر منتظر بودم تا بزارن؟
شماها شاید فکر کنید من بخام بخاطر کسی از اینجا برم ولی اصلا اینطوری نیست من از بچگی دوست داشتم برم و الانم دارم میرم و خیلی خوشحالم
اما نگران نباشید حتما برمیگردم...(با کمی بغض)
کوک ویو
یعنی واقعا بخاطر من نمیخواد بره؟
که جنیفر اومد کنار کوک و گفت که ببین دختره رو بخاطر اینکه مثلا هیچکس نفهمه داره بخاطر تو میره چه نقشی بازی میکنه
که باز همون افکار مسخره شکل گرفت
که یهو.....
_____________~
ببخشید بابت تاخیر متاسفانه ادمینتون امتحان داشتم و برای مدتی گوشی در دسترش نبود^~^
نظرتون یادتون نره:)
۱۴.۱k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.