یک تبسم یک صدا فرمان عشق

یک تبسم یک صدا فرمان عشق
یک ترانه یک نفس جریان عشق

یک غریبه سرزده شد آشنا
می دهد سر بر لب دیوان عشق

یک غروب و یک سرود و یک خروش
بر سر بازار پرباران عشق

یک ستاره یک غزل شعر و ثنا
یک سبد گل چیده در دامان عشق

یک سوار و تک نواز و سروناز
می دهد بهر دلم سامان عشق

یک نشانه یک حیات و زندگی
می شود گمگشته پیدا می شود پایان عشق

یک سرغاز یک تولد یک فروغ
چون طبیبان میکند درمان عشق
دیدگاه ها (۲)

فردای بی تو را نخواهم این روزهای سرد برفی آرامش و خیال گرم ...

#داریوش-اقبالی

در جان چو کرده منزل ، جانان ما محمدصد در گشاد در دل از جان م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط