کاش میشد باز پس فرستم
کاش میشد باز پس فرستم
تمام بوسه ها و آغوش هایت را
تمام الفاظ عاشقانه ات را
تمام لمسهایی که زندگی ام را لمس کرده
تمام لحظه هایت را کاش میشد پس فرستاد
بوسه هایت را از لبانم حذف کرد و آغوشت را از تنم
به اجزا تجزیه میشوم در بین این اشکها
حتی صدایم را نمیشناسی
کاش بشود خودم را از تو پس بگیرم
کاش بشود تمام لحظاتت را باز بفرستم
از خودم بیزارم
این همه عشق از کجا میاید؟
به کجا وصل است این همه وفا؟!
از خودم بیزارم
بیزارم که در میان تحقیرت در دلم میچرخد که وای دوستت دارم
من سکوت میکنم و از بطن وجودم میسوزم
در اشکهایم میغلتم
میسوزم
سوختنی بینهایت درد ناک
از خودم بیزارم و سخت به تو عشق میورزم
من در سکوت دوره میکنم مرگ را وقتی هنوز نفس میکشم
تمام بوسه ها و آغوش هایت را
تمام الفاظ عاشقانه ات را
تمام لمسهایی که زندگی ام را لمس کرده
تمام لحظه هایت را کاش میشد پس فرستاد
بوسه هایت را از لبانم حذف کرد و آغوشت را از تنم
به اجزا تجزیه میشوم در بین این اشکها
حتی صدایم را نمیشناسی
کاش بشود خودم را از تو پس بگیرم
کاش بشود تمام لحظاتت را باز بفرستم
از خودم بیزارم
این همه عشق از کجا میاید؟
به کجا وصل است این همه وفا؟!
از خودم بیزارم
بیزارم که در میان تحقیرت در دلم میچرخد که وای دوستت دارم
من سکوت میکنم و از بطن وجودم میسوزم
در اشکهایم میغلتم
میسوزم
سوختنی بینهایت درد ناک
از خودم بیزارم و سخت به تو عشق میورزم
من در سکوت دوره میکنم مرگ را وقتی هنوز نفس میکشم
- ۲.۰k
- ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط