صدایم کننگاهم کن که عشقت کرده ویرانم

صدایم کن،نگاهم کن، که عشقت کرده ویرانم
دو چشمان قشنگت ، آتشی افکنده بر جانم

تو ای مه روی زیبایم ، بکش دست نوازش را
که همچون بره آهویی ، دوچشمت کرده حیرانم

هزاران بار ، گفتم من ، ومیدانم که میدانی
من هستم خاک پای تو ، توهستی دین وایمانم

ز بیم درد تنهایی دلم چون سرکه میجوشد
نمی دانم چرا گیجم ، چرا اینگونه بیجانم

توای آرامش جانم ، ندارم طاقت دوری
اگر دلداده ام باشی، فدایت میکنم جانم...
دیدگاه ها (۵)

عاشق اگرشدیددل اگردادیدبمانیدپای دل رفته تانبمانید پایکسی که...

خدمت و محبت،این دو لذت شریف راآفریدگار مهر،گوهر نهاد آدمی شن...

میﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ !ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻨﺪﺳﺎلیست ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫ...

دلتنگی نامرد است!به دست خیلی هامان سیگار دادهخیلی هامان را ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط