بچه ها خواب دیدم تهیونگ و کوک و جیمین باهم دارن خیلی سریع

بچه ها خواب دیدم تهیونگ و کوک و جیمین باهم دارن خیلی سریع می دوند تا به یک پارک میرسند یه خرگوش عصبانی اونجا بستنی می فروخت که اینا با هم رفتن همه ی بستنی ها رو خردن بغد جیمین و تهیونگ یکم فاصله گرفتند که کوک رفت سمت خرگوشه تو گوشش گفت ما پول نداریم بعد فرار کردن که یهو یک قطار کامل چوبی رد میشه همینطور که این قطار میرفت این 3 تا سوار شدن بعد تهیونگ میره جلو ترین واگون تا کوک و جیمین میخوان بیان ته پیچ واگون رو باز میکنه و کوک و جیمین همونجا گیر میکنند یکم که میگذره میبینم قطار داره سمت باغ پدر برگم میره که یهو یه مرده با قیافیه آبادانی لباس زن جنوبی و لحجه مشهدی میگه من 100 کیلو ام که تهیونگ یه لگد میزنه بهش که پرت میشه پایین بعد یه کتاب قرمز پیدا میشه روش نوشته [منشی های 100 کیلو] ته بازش میکنه که کلی عکس زن های خشگل و جذابه کره ای میبینه که یهو کوک پیدا میشه میگه شب بهت میفهمونم نگاه کردن به بقیه چه اواقبی داره😈🔞

به نظرتون یعنی چی🤔🙂
فالو کیوتا ❤️‍❤️
دیدگاه ها (۰)

تولد جی هوپه و یک جوری خوشحالم که انگار تولد‌ خودمه یه شعر ه...

هرکی پخش نکنه خره گاوه نره😂😂💜💜

طبق یکان شارز گوشیت بگو تهیونگ کجاتو میبوسه😘💖#بی تی اس #نامج...

خیلی جذابه

که کوک گفت+ که اینطور×خب راست میگم دیگه دست میزاره رو لپای‌ ...

my month²پارت¹⁰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط